تو تاپيكا قبليم راجع به خواهشوهرمو بعضي كارا و بدجنسياش گفته بودم ،سه تا خواهر شوهر دارم كه با با اون دوتا أصلا مشكلي ندارم رابطمونم بأهم خوبه ولي با اين بزرگه أصلا حس بد دارم ،وقتي ميبينمش انگار حالم بد ميشه وقتي شمارشو تو گوشي شوهرم ميبينم انگار هوومه،نميدونم چيكار كنم حسم عوض شه ،الان شوهرم زنگ زده كه خانم خورده زمين بردنش دكتر،انگار تو اين چند ساعت كه شوهرم اونجا بود تو دكتر من همش داشتم عذاب ميكشيدم،خيلي حالم بد بود ،ميخوام هي خودمو كنترل كنم ولي حسم عوض نميشه
بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش! پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم میخوای شروع کن.
ولی من جای حساس کردن خودم نسبت بهش کاملا بی تفاوتم اون اینطوری بیشتر میسوزه
❤و افوض امری الی الله،ان الله بصیربالعباد❤ (۱۵آبان۹۸)اولین فرشته کوچولوی مامان!هنوزحس شیرین بودنتو با بابایی باورنکرده بودیم که تنهامون گذاشتی،کنجدمن😔 میشه تو از خدا بخوای یه نی نی دیگه بذاره تو دل مامان؟اخه من و بابایی خیلی داریم غصه میخوریم😭(۳خرداد۹۹)خدایاشکرت که تست من مثبت شد،خداجون میشه این بار قلب کوچولوشم بزنه و سالم بیاد توبغلم،خدایا امیدم به خودته ناامیدم نکن💗(۲۱خرداد۹۹)قلب کنجدم زدخدایاشکرت که صدای قلبشو شنیدم🌷