یه چیزی هست به نام حقوق اولیه انسانی، مثل حق ازادی بیان، ازادی در گفتار، پوشش، سبک زندگی، کار و تحصیل و...
وقتی کسی به هر دلیل گفته و ناگفته، به قول خودش منطقی، عشق با این حقوق مخالفت می کنه، اون شخص عاشق نیست، یا پدر مادر خوبی نیست.
اون میشه زندان بان.
من قید همچین ادمی رو میزنم
با آدمی که انقد فکرش بسته است نمیشه زندگی آرومی داشت 🙃🙃
اگه واقعا عاشقش باشم قید درسمو میزنم با اینکه خیلی واسش زحمت کشیدم
عزیزم باید خودت تصمیم بگیری ببنی چقدر دوستش داری ببینی امکانش هست کسی پیدا کنی که اینقدر دوست داشته باشه و دوستش داشته باشی ....
بعد ببینی هدفت از درس چیه اصلا چرا میخوای درس بخونی و ... بعد درس چیکار میخوای کنی ... آرمانی نبینیا با شرایط ببینی که رشته ت کار داره و ....
بعد ببینی کار هنری میتونی یاد بگیری که درآمد دارند و کار و ....
بشین خودت فکرات کن و ببین کدوم برات ارزش بیشتری دارند .... کسی که دوست داری یا درس و از دادن
بیخیالش میشم و درسم ادامه میدم چون معتقدم کسی اگه واقعا کسی رو دوست داشته باشه مانع پیشرفت طرف مقابلش نمیشه
مردا کلا یجورایی از مستقل شدن میترسن چون دیگه خانما وابستگی مالی ندارنو تو جامعه ام خیلی چیزارو دیدن و تحملشون میره بالا و خوی مردونه میگیرن"تاحدودی"درنتیجه به جای تکیه کردن به مرد زندگیشون به خودشون تکیه میکنن چیزی که حتی اسلامم نخواسته...تو اجتماع بودن عالیه درس خوندن عالی تر مستقل بودن معرکه است ولی برا کسی که جنبه داشته باشه چقدر ادما بودن به محض ورود به دانشگاه کل عقایدشونو بوسیدن گذاشتن کنار ادمای سست عنصر زیادن
