تو تاپیک قبلی گفتم اینجا هم باز تعریف میکنم
من یه برادر شوهر دارم که از شوهر من بزرگ تره ولی بعد از شوهر من ازدواج کرد
وضع مالیشم خوبه شوهر من نه
منو شوهرم با هم دوست بودیم وقتی شوهرم خواست بیاد خواستگاری این برادرش همش دعوا میکرد که خاک تو سرت برو جایی زن بگیر که پدر زنت پولدار باشه😑
بعد که ما عقد کردیم این در به در دنبال زن پولدار میگشت
خودش خونه و ماشین و همه چی داشت دنبال زن پولدار بود که دختره جهازش اماده باشه و عروسی کنن
خلاااصه در نهایت یه زنی گرفت که باباش بیکاره
یه خونه اجاره ای پایین شهر دارن
یه ماه بعد عقدم زنش باردار شد الان بچش ده ماهشه هنوزم جهاز نخریدن که برن سر زندگیشون
حالا صب کنین بقیشو بگم