شاید تو خونه راه برم و به ظرفایی که بخاطر کثیف بودن یک به یک شون خودخوری میکردم پوزخند بزنم!
شاید کتابامو از تو خونه جمع کنم و فکر کنم اخرشم دکتر نشدم!
لباسام، وسایل ارایشم، خونه م، خانواده م...
تموم روزایی که قراره بی من بگذره😣 خیلی تلخه ها
بیشتر دلم برا روزایی میسوزه که نباشم بخندم، برقصم، راه برم، حرف بزنم، حتی پلک بزنم! فک کنین، اینکه دیگ نباشین وحشتناکه. وحشتناک تر اونجاست که به هیچ جای دنیا هم ب نمیخوره!