آره خداروشکر.
ولی هنوز انقدر قوی نشدم که آرزوی خوشبختیش بکنم.
خودت زنی میفهمی چی میگم.
تماااام نواقص و زجرش مال من بود ، همون اول گفتم ما به هم نمیخوریم(با اینکه عاشقش بودم،اون موقع عاقل تر بودم) اصرار کرد به زور به خواسته ش رسید.
حالا که در بهترین وضع هست. و ۱۲ سال مجرد. ازدواج میکنه و انگار نه انگار .
فقط یه چیزی دلمو کمی آروم میکنه.
اینکه ۱۲ سال مجرد بوده ... لابد بخاطر نیازش... .
یک مشاوری میگفت اگر واقعا معتقد شده بود مجرد نمونده بود.پس مرد زندگی نبوده..
نمیدونم افکار هجوم میارن و من فقط جون میدم...