متأهلم.بچه دارم.ولی دوست میخوام ..کلا دو تا دوست دارم اونم از وقتی دانشگام تموم شد و عروسی کردم کمتر میبینمشون هر چند ماه یه بار میان سر میزنن..دلم واسه روزای دانشگاه و هر روز بیرون رفتنامون تنگ شده ..خیلی احساس تنهایی میکنم ..فکر میکنم کسی دلش نمیخواد منو ببینه ..هیکسی رو واسه رفتو آمدم نداریم این گرونی هم باعث شد مهمون اومدنامونم کمتر شه ..وقتایی که حوصله م سر میره هیکس و ندارم برم پیشش هر کسی به درد خودش گرفتاره..اصلا نمیتونم با کسی ارتباط بگیرم همیشه همین بودم الان بدتر شدم با بچه سخته جایی رفتن
ای دلارامی که جان ما تویی بی تو ما یک نفس آرام نیست ...😍
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
پس چرا دوربرریام همیشه در رفت و امدن !همیشه فکر میکنم اینا پس کجا میرن پس چرا من جایی ندارم مثلا همسایمون اکثر وقتا بیرونن درشونو میبیننم که قفله دلم میگیره میگم خوش به حالشون
ای دلارامی که جان ما تویی بی تو ما یک نفس آرام نیست ...😍