2777
2789
عنوان

فحش دادن خواهرشوهرم به من وخانواده م

| مشاهده متن کامل بحث + 720 بازدید | 63 پست

راستی اینو یادم رفت بگم که همش داد میزد مامان بجای اینکهزنجیرشومیداد تو ماشیم بگیری باید بامن کمک‌کنه من ماشین بخرم.دادش بیشترهمین بود که مامان باید بامن توخریدماشین کمک کنه چطورتو مجردی باپسراش کمک کرد

ولی من چون همش به پدرومادرفحش میداداون قسمتوخوب یادم موند تواول تایپیک گفتم بیشتردادش ازین بود که مامانش باید بخش پول تازودترماشین بخره.چون ده سال پیش باپسرهاش کمک کرد

البنه این خواهرشوهرم داشت خونه میساخت مادرشوهرم باهاش چندمیلیون کمک کرده بودا ولی میگفت باید بازم بده واسه ماشین و مامانشوهم کلی فحش داد

ولی من اون قسمت از حرفاش که به من مربوط بود توذهنمه همش تواول تایپیک نوشته بودم

عزیزم اگه واقعا راهنمایی میخوای باید بهت بگم اگه دیگه جایی دیدیش بهش بی محلی کن فقط یه سلام حتی نگاه ...

شوهرم حقوداده به من گفت ای کاش بحثوپیش نمیکشیدی وکلی از دست خواهرش ناراحته که این همه بار به حرفش گوش دادم یکبار نشد نباید به من وزن وبچه م بی احترلمی میکرد

اونم حقومیده به من ولی کلا مثل من ناراحته که اصلا این بحث پیش اومده وحرمتها شکست

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

من تنهادفعه ای که دل کسی روبدرد اوردم این بود که خواهرشوهرم  که  باهاش بحثم شده بود همون بود.که هرجاداشتم میرفتم چون خونمون توی کوچه بود بایدباهام میومد وهمش پیش بقیه جاریام میگفت ماریا ایناوظیفشونه منو ببرن بیارن باخودشون همجا و من خیلی ناراحت شده یودم بعداینکه برادرشوهرم باماشین تازمون تصادف کرد بوداحساس میکردم ایناخوشحالن از ضررما و توتایپیکی هم که زدم و اونم که کلی هم حرف بارم کرد ولی بعدها پشیمون شد وازم معذرتخواهی کرد

 ولی ته دلم خیلی شکسته یادم نمیره اونموقعها وقتی بچش تب کرده بود ب جاریم گفت داداش صدابزن یره استامینوفن بگیره اون گفت شوهرم خوابه خودت پیاده  برو، تودلم گفتم چه بی رحم بچه کوچیک تب داره ولی نمیگه شوهرش اینوببره دکتر یایه شربت بگیره بیاره  ولی اون همچنان بااون جاریم خوب بود بااینکع اون همیشه کلی به اینابی احترامی میکرد.یادمه مثلا توگوشیم یوه یه عکس میدید که مثلا مارفته بودیم یجایی همونجاباحالت طلبکارانه بهم میگفت رفتی فلانجا چرابمن نگفتی چرامنونبردی.

اونوقت من همیشه احترام احترام ،یباربخاطر حرفاشو نمک نشناسیاش باخنده دوتامتلک انداختم بهم فوش داد. درسته پشیمون شد ووبعدحدود یکسال معذرت خواهی کرد ولی چه فایده حرمتهاروشکست.تمام مدت من بخاطر اینکه دلشو به دردآوردم تودلم عذاب وجدان داشتم  بااینکه اون اینهمه فحش بارم کرده بود

توتایپیک نگفته بودم دلیل ناراحتیم ازش چی بودیاچیکارامیکرده که

که یباردیگا بُریدم و بهش متلک انداختم برای همون همه حق داده بودن به اون


ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792