ممنون که کامنت گذاشتین دوستااااان
35 و 38
آره زنشم زیاد زیبا نیست پیره،پسرخاله م جوووون بعد وقتی مهمونی داریم ی دور میزنه میاد لپشو میکشه ،یا بوسش میکنه،،شش ساله عروسی کردن چون فلج بوده خواستگار نداشته،،ی بارپسرخاله م زنگ میزنه رو گوشیش این دختره هم میگه الو اشتباهه،، به پسر خاله میگه آقا اشتباهه تن صداش خیلی قشنگه دختره،دوباره سه باره وووو هی زنگ میزنه پسر خاله م گفت انگار بهم الهام شده ک این زن آینده میگه آقا مزاحم نشم میگه خانوم من از شما خوشم اومده اونم میگه من فلجم وفلان خلاصه ماها زنگ میزنه فک کن قسمت بخدا پسرخاله م خیلی خیلی چشم دل پاکه،،بالاخره قرار میزارن ولی باز دختره میگه من دوست ندارم زندگیتو خراب کنم برو پی زندگیت،،بعددیگه رفتیم خواستگاری سطح خانواده اونا خیلی خیلی بالاتر البته برادراش میگفتن نه این آخرش میشه طلاق وپسرتون پشیمون میشه چندین بار رفتن خواستگاری اخرش دادنش دخترم موقع محضر هم همه گریه میکردن اصن ی وضعی بود خاله م یعنی مادرشوهرش ۵۵سالشه بخدا انقد دوستش داره احترام بهش میزاره میگه عروس گلم خوشگلم خودمونو باورمون نمیشه بخدا
خودم 20، همسرم 25
۱۰ سال♥️
همسنیم
۲۵ سال
۱۹
من ۲۹ شوهرم ۲۷
چقد من حرص میخورم
کاش زمان به عقب برگرده
نه اینکه شوهرم بد باشه،نه.
ولی مرد هرچی سنش بالاتر میره یشنگتر میشه ولی زن شکسته تر
واقعا پشیمونم
من متولد بهمن ۷۹
همسرم متولد دی ۶۹
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
10 ثانیه پیش
11 ثانیه پیش
11 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
