2777
2789
عنوان

دعوای من با شوهر و خانواده شوهرم

| مشاهده متن کامل بحث + 529 بازدید | 43 پست

اول مقصر شوهرته

دوم خانوادش که از روی نرم شما و همسرت سواستفاده میکنن

سوم خودت که پر روشون کردی عین خودم

السلام علیک یا ربیع الانام و نضرةالایام                          سلام بر تو ای بهار خلایق و خرمی روزگاران                               بهار۱۴۰۲

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

کار درستی نمیکنن اونا. ولی دختر خوب باید از قبلش با همسرت به تنهایی صحبت میکردی. نه اینکه جلو همه لصبانی بشی و با لحن احتمالا تند بگی و باهات اینجوری برخورد بشه. دفعه اول که میگی نبوده قربونی کردن. پس احتمال باید میدادی که همون روند قبل رو انجام بدن و باید با شوهرت هماهنگ میکردی. 

تو عروسيم دختر داييم غذاشو نخورده بود مامانم واسش ظرف غذا گرفته بود داده بود بهش مادرشوهرم فرداي عروسي ب شوهرم گفته بود مامان ساناز(من)به فاميلشون غذا اضافه داد شوهرمم بهم گفت بهش توضيح دادم كه ظرف غذا داده بعد گفتم كي خبرچيني به اين مذخرفي كرده گفت هيچكي خدمتكاره گفته درصورتي كه خودم ميدونم مادرشوهرم بهش گفت 

خدايا مراقب مردم ايران عزيزم باش 😞

از دفعات بعد بگو من ده تا تیکه خوب میخوام لطفا تمیز باشه و بی چربی.دستور بده و حال کن.اگه گفتن براچی براکی.بگو واااا عزیزم قربونی خودمونه دلم میخواد به چند نفر بدم.

الهی به امید تو...
کاش از روز اولی که همچین کاری کردن با ادب میگفتی همینو یا موقع تقسیم چرا خودت اونجا نبودی مثلا مال ش ...

مثلا یا عروس بود یا زاهو و اینکه چون باهمیم اونا پرو رو تر شدن

چون متاسفانه مستقل نیستیم و مادر شوهرم با ماس

اصلا تو کتم نمیره

منم مامانم و زن داداشم تو یک ساختمون هستن

هرکدوم که گوسفند میکشن مامانم میره واسشون خورد میکنه و و میگه من نمیدونم میخواین چجوری تقسیم کنید اینش دیگه با خودتون بعدشم میره خونه خوذش

حتی واسه منم که دخترش بودم هم خودش بسته بندی نکرد

خدایا عمری بهم بده که خوشبختی و عاقبت بخیری دخترم رو ببینم
چون متاسفانه مستقل نیستیم و مادر شوهرم با ماس

عزیزم ما200 کیلومتر با هم فاصله داریم ولی مادر خواهرش به همین شکل خودشونو صاحب همه خونه زندگی ما میدونن

السلام علیک یا ربیع الانام و نضرةالایام                          سلام بر تو ای بهار خلایق و خرمی روزگاران                               بهار۱۴۰۲
 چیکار کنم 😭😭😭


عزیزم زرنگ باش.چرا مثل ی بچه ده ساله رفتار میکنی.

من جات بودم خیلی ریلکس میرفتم پیششون تا ببینم مثلا چن تا گوشت جدا گذاشتن برا فامیلاشون.بعدم خیلی اروم به شوهرم میگفتم عزیزم بهتر نیس این سری برا داداش هامم گوشت بدیم .بعدم مثلا ی تیکه خیلی بزرگ برمیداشتم برا بابام  و ۲ تا برا داداشام .وحتی دو تای دیگه برا عمو و عمه.این جوری اونا هم یاد مبگرفتن ک دفه دیگه اینارم حساب کنن و تو لیستشون باشه.و بعدا هم حتماااااا از همسرم برا این قربونی بریدنش تشکر حسابی میکردم و میگفتم پیش فامیلام به داشتنت اقتخار میکنم.مادر شوهر و خواهر شوهرم هر چی گفتن به یه ورمم حساب نمیکردم😊

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792