چرا زنم داره بخای نخای هیچ‌وقت زور ی زن ب مرد نمیرسه که همش بخان همو بزنن زوشون تو روی هم باز بشه بهترین کاریم که اون خانوم میتونه بکنه باخوانوادش درمیون بزاره یا پیش ی روانشناس بره ب حرفاش گوش کنه درصورتی ک اخلاق مردش کلا این باشه کار ی دفعش نباشه همیشه خدا اینجوری باشه دیگه اون اسمش زندگی نیست ک هیچ‌وقتم نمیشه بجاکسایی دیگه نظربدیم تا خودمو تو‌اون شرایط قرارنگیرم اون خانوم هم دلایل خاص خودشوداره که باهمچین مردی داره زندگی میکنه من که منم خودم باشم با همچین مردی زندگی نمیکنم فقطم بهش ی شانس میدم درست شه نشدم که هیچ جدایی سخته برابعضی از خانوم ها ک‌پشت پابزنن ب زندگیشون و جدا شن ی جوروابستگی که اونارومجبور به ادامهء زندگی میکنه
هي گفتم زندگي دوتامونه،جيب من و اون نداره ،١٠تومن پول جمع كردم كه اونم با وأم و ازين و اون قرض گرفتن ٢٠تومن جور كنه بلكه ي ماشين بخريم
یه زن عمو دارم،عصبانی که میشه چون میدونه مادربزرگم و خانواده پدرم خیلی از ابروشون مینرسن و داد بیداد نمیکنن شروع میکنه به نعره کشیدن،اوناهم از ترس ابروشون هیچی نمیگن و جواب نمیدن،این خیلی قلدر شده بود،گذشت تا من بزرگ.شدم،سر دیگ نذری شروع کرد عربده کشیدن،منم شروع کردم جواب دادن داد زدن،به بقیه هم گفتم یبار تو روش وایسین لال میشه،کم کمبقیه هم جوابشو دادن و...الان ارومه،اعتراضیم داشته باشه اروم میگه،مثل سگم از من میتریه،25سال بزرگتره تازه
ترس از ابرو چیه؟ خودت و خانوادت کوچیک شین که همسایه صدا دعواتونو نشنوه؟خب بشنوه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
2 ثانیه پیش
2 ثانیه پیش
3 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
