داشتيم ناهار ميخورديم بعد من رفتم گوشيمو بيارم كه يه كليپ بيارم بعد كفت سر غدا بذار كنار گفتم صبر كن ،گفت نه ميگم بذار كنار ؟بعد گفتم تــو چيكار داري اه
يهووو از اون ور ميز پاشد پريد بهم من جواب ندادم داشتم غذامو ميخوردم ،لقمه تــو گلوم بود بلندم كرده بود هي ميزد تــو صورتم ،هرچي دهنش اومد بهم گفت،گفت با اون قيافه گهت
وا امروز مردا چرا همشون بروسلی شدن 😐
اومدم تــو اتاق رو تخت گفتم برو رواني مثل ديوونه ها برخورد ميكني منو هل داد خوابوند رو تخت افتاده بود روم هي ميگفت خفه شو عوضي
بسم الله😱
خدایی کار شوهرت زشت بود اما سر میز و موقعی مه همسر هست گوشی نگیر دستت
شاید شوهرت از قبل عصبانی بوده
ازش متنفر شدم
چرا همه شوعرا وحشی شدن عصرِ جمعه ای :|
از جایی عصبی بود امروز؟
خخخ یه لحظه خندم گرفت لقمه تو دهنت اونم گف قیافه گهت🤣خدایی باید میخندیدی بهش😁
راست گفته شوهر منم میگه
امروز هار شدن همشون
بابا چ خبره
دیشب و سرویس دهی میدادید امروز هار نمیشدن
