همون برادرم
یه خونه خرید چند سال بعدش
پله میخورد میرفت زیر زمین
که حیاطش پایین بود با یه اتاق
برادر زادم دو ساله میشه
توی اون خونه هم جن داشته😭
برادر زادم همیشه میرفته جلوی پله ها میگفته بابا بیا عمو اومده😱
عمو عمـــو
صداش میکرد
بوادرم کنجکاو میشه
یروز با مهموناش..سه تا مرد
میرن اتاق پایین میخوابن..بیدلر بودن و حرف میزدن
نصفه شب در کمد جیـــــــــــر جیر یواش باز میشه
سه تا مرد فرار میرن بالا
برادرم میمونه
جنه دختر بوده میاد پا میزاره رو سینه برادرم
که خفش کنه
انقدر داد میکشه و صلوات که غیب میشه😫
بزور چهار دست و پا خودشو میکشونه بالا پله ها
فامیلا میان میارنش بالا