2777
2789
عنوان

ترسناک

| مشاهده متن کامل بحث + 958 بازدید | 72 پست

ادامه...تا اینکه نزدیک مزار متروکه میشن و میبینن یه فضای سنگینی اطرافشون ایجاد میشه ...در حالی ک اصن اونا ب مسائل ماوراالطبیعه اعتقاد نداشتن اما کم کم وجودشون رو ترس میگیره چون قبلا توی این مسیر اتفاقات عجیب زیاد افتاده بود

تو میخواستی نهرو کنی دریا... شدی شبیه مردمت

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

سوار میشن و یه مدتی ک از جنگلی دور میشن هوا ب طرز غیر عادی ای تیره میشه اما اونا وحشتی ب جونشون نمیف ...

فیلمه؟😁

مامان دوقلوها👧👦💕....🍁بخون🍁⬅  ........✅گمشده✅کسی ب اسم ساناز علیزاده میشناسین..دوست بچگیمه...حدودا متولد ۷۰..اگر تو اشناهاتون کسی هست.. ریپلای کنید لطفا

ب مزار ک میرسن یه پیرزن مو قرمز لاغر ک دندوناش بزرگه نزدیک ماشینشون میشه و بهشون میگه درد دارم ....زنه روی خودش یه پارچه ی سفید انداخته بوده و اصلا ب انسان شباهت نداشته ...محمد و رضا خیلی ترسیده بودن.... میبینن یه صدای قهقهه ای از چن متر اونورتر میاد

تو میخواستی نهرو کنی دریا... شدی شبیه مردمت

محمد ک راننده بوده دست و پاشو گم کرده بوده و همون لحظه برق ماشین میپره و ماشین خاموش میشه برمیگردن میبینن یه پیرزن سیاه و قد بلنننند ک موهاش خیلی بلنده و یه شنل سفید روی شونه هاشه داره ب اینا میخنده

تو میخواستی نهرو کنی دریا... شدی شبیه مردمت
بچهها من دارررررم‌میترسممم و هنوز اینجام چیکار کنمممم😨😨

واقعا اگر میترسی برو

ما خودمون فیلم وحشتناکیم

نمیترسیم

مامان دوقلوها👧👦💕....🍁بخون🍁⬅  ........✅گمشده✅کسی ب اسم ساناز علیزاده میشناسین..دوست بچگیمه...حدودا متولد ۷۰..اگر تو اشناهاتون کسی هست.. ریپلای کنید لطفا

ب خودشون میان و شروع میکنه محمد استارت زدن ماشین بعد چن ثانیه روشن میشه و اونا چن متری ک دور میشن توی آینه نگاه میکنن و میبینن اون دو تا زن غیب شدن

تو میخواستی نهرو کنی دریا... شدی شبیه مردمت

واااااقعا از ترس زبونشون بند اومده بود یه کم ک رد میشن ازون موقعیت میبینن روی صندلی عقب یه تیکه پارچه  سفید افتاده تا میرن برش دارن دوباره صدای قهقهه میاد  و رضا اون لحظه از ترس یه جوری بیحال میشه و محمد سعی میکنه رضا رو بیدار کنه پارچه رو از ماشین میندازه بیرون و میبینه رد یه خون روی دستشه

تو میخواستی نهرو کنی دریا... شدی شبیه مردمت
نه برای یکی از اشناهامون اتفاق افتاده

اره جون عمش

حداقل یکم ساده تر میگفت باور کنین😁

مامان دوقلوها👧👦💕....🍁بخون🍁⬅  ........✅گمشده✅کسی ب اسم ساناز علیزاده میشناسین..دوست بچگیمه...حدودا متولد ۷۰..اگر تو اشناهاتون کسی هست.. ریپلای کنید لطفا

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز