.
یادمه دو سالم بود به سیب زمینی میگفتم دیب دمینی 🤥
من بچه که بودم دختره خیلی ارومی بودم😐
من هنوز کودکم
زنگ در خونه ها رو میزدیم و فرارررررر
از کدومش بگم برات 😁😁😁
در هر خونه ای باز بود میرفتم تو😂
گاز پکنیک میخوردم خخخ در حدی ک بیهوش میشدم یا عاشق بوی بنزین بودم قشنگ یادمه باک موتور بابامو باز میکردم اونقد بو میکردم باک بنزین رو تا حالت مستی پیدا میکردم ...گ علاقه شدیدی به بنزین و گاز داشتم . من یک معتادم ...خخخخخ البته الان خوشم نمیاد دیگه چون سی سالمه
چاقو کش محل بودم لات بودم برا خودم الان اونقدر آرومم😂😂😂 یا بار پسر همسایمون باشیشه یه خطی انداختم توصورتش اون موقعه 5سالم بود چندوقت پیش دیدمش نامزد داشت گفت آبجی منو میشناسی گفتم نه گفت یادگاریت رو صورتمه...از خجالت آب شدم😔😂😂
دو سه سالم بود یه بار از دسشویی میخواستم بیام بیرون شورت و شلوارم رو مامانم با خودش برده بود
منم یه پلاستیک فریزر اونجا بود برداشتم چسبوندم به منطقه مورد نظر و با اعتماد بنفس آمدم تو هال
🙈🙈🙈
من املام ضعیف بود همیشه یک و دو میگرفتم یه بار 5 گرفته بودم معلمه -5- این خطهارو بعد کشیده بود شبیه یک بود منم فکردم 15 گرفتم خوشحال برگه رو گرفتم دستم تو هوا میچرخونم میرفتم خونه وقتی مامان دید گفت برا چی خوسحالی
همه میوه های حیاط رو من میچیدم همیشه بالای درخت بودم یه وقتهایی هم رو زمین
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
