اصلا تو زندگیم آرامش ندارم قبل ازدواج دختر آرومی بودم ولی تو این دوسال عصبی و پرخاشگر شدم اصلا نمی‌دونم تو زندگی چن چندم همسرم خیلی دوس داشتم خیییییلی ولی اون عاشق و وابسته خانوادشه سر اونا خون به جیگرم کرده این دو سال الانم به خاطر اونا میگه بیا جدا شیم اصل مهم نیست برام ولی از این که بازیچه خانوادشم حالم بد میشه . نمی‌دونم پای حرفش بمونه یا نه ولی سردرگممم همه این دعواها هی تکرار میشه روحم واقعا خستس . آرزوهام که نرسیدم هیچ . الان اصلا تصوری از زندگی بهد جدایی ندارم نمی‌دونم چی میشه
سعی کن برین پیش روانشناس و مشکلاتتونو حل کنین زود تصمیم به جدایی نگیر بخصوص که میگی دوسش داری
نباید میذاشتی بی تجربگی تون کارو به این جا میکشید
وقتی اینقدر گره های کور روی هم میاد ترمیم رابطه خیلی سخت و غیرممکن میشه..
با اینهمه به نظرم بازم برای زندگیت تلاش کن
تا تصمیم آخرو وقتی میگیری همه چیز برات محرز باشه و بدونی بهترین تصمیمه و برات برد بوده
توی تمام دادگستری شهرها واحدی هس بنام معاضدت که وکلا بصورت رایگان مشورت میدن در مورد حق و حقوقت هم باید اطلاعات داشته باشی
وابستگی خیلیی بده،متاسفانه اکثرا اینجورین احمقا😔😔😔بنظرم آدم عاقل ازدواج نمیکنه اصلا،اماخب اونم نمبشه معایب خودشو داره😔😔😔
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
