یادمه می گفتی دخترت هم به مشکل خورده درسته یا من اشتباه فهمیدم
اصلا صداهای گریه والتماسایی کرده به قران دل سنگو اب میکنه گریه کزدم کلییییی ولی بهش بزنمیگردم
ببین فرض کن که خدای نکرده واقعیت باشه ، درسته که پدر بچه هاته اصلا فقط به عنوان یه انسان دیگه هم این قضیه ناراحت کننده هست
ولی اون راه زندگی خودشو انتخاب کرده شما هم به اندازه ای که هر زنی میتونست کنار بیاد تحمل کردی بعد جدا شدی دیگه هر بلایی میخواد سر خودش و زندگیش بیاره پای خودش
من باوجودتمام بلاهایی که سرم اورد تمام سعی خودموکردم باراولشم نیست یه بارطلاق گرفتم ازش گفت خودمومیکشم برگشتم یه باردیگه حکم طلاقموگرفتم دقیقا همین اداهارودراوردبرگشتم این بارسومشه خداییش راضی به مزگش نیستم واقعا مریض وزوانیه ولی دوست ندارم مرگشوببینم میترسم عداب وجدان بگیرم بگم بخاطر من شد کاش تحمل میکردم
اون از شما بهتر شما رو شناخته
خداشاهده من ادم ظالمی نیستم خودش خواست به اینجارسوند
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
