نمیدونم چجوری الان اینجارو پیدا کردم، فقط داشتم مثل دیونه ها توی نت میگشتم که به این سایت برخوردم، انقدر عصبی و ناامیدم که فقط میخواستم یه نفرو گیر بیارم براش دردو دل کنم اصلا مکانش برام مهم نبود، امشب یه چیزایی شنیدم منی که فکر میکردم یه مردی با ذهنیت قوی هستمو هیچی منو از پا در نمیاره اما زمین زد، کمرم شکست، توی سی سالگی دل بستم به کسی که سخت بود با گذشتش کنار بیام، اما کنار اومدم بخاطر عشقم، بهم روزای اول گفته بود قبل از اینکه با من باشه، با یه نفر رابطه داشته، خیلی دوسش داشتم وقتی گفت دنیا روی سرم خراب شد، اما عاشقش بودم نتونستم برم، امشب بعد از دوسال گفت خیلی وقته عذاب وجدان دارم میخوام یه واقعیتیو بهت بگم من قبلا با دو نفر بودم، وقتی شنیدم نصف بدنم بی حس شد، هنوزم درست حالم خوب نشده، شاید بگید گذشته هر کسی فقط به خودش ربط داره کاملا این حرف درسته اما به شرطی که این گذشته تاثیر مستقیم و غیر مستقیم توی زندگی ایندتون نداشته باشه، هر کاری میکنم دیگه نمیتونم با این گذشته کنار بیام، دارم دیوونه میشم، اینجا کسی منو نمیشناسه دلیلی برای دروغ گفتن ندارم، اما توی این سی سال حتی یه بارم دستم به هیچ دختری نخورده، اولین اخرین زن زندگیم بود، نمیدونم چرا با من اینکارو کرد
شاید خودشم پشیمونه خب گزشتس دیگ الان چ کاری ازدستش برمیاد خودتو بزار جا اون
کاش نمیگفت کاش این واقعیتو هیچوقت نمیگفت خیلی خوشبخت بودم بخاطرش رفتم شغلمو عوض کردم، یه واحد اپارتمان جور کردم، خیلی خوب بود همه چی مثل یه رویا بود، اما خودمو میشناسم دیگه چیزی مثل اولش نمیشه، میدونن اگه برگردم هم خودمو اذیت میکنم هم اونو
متاسفانه رابطه داشته نمیدونم در چه حد چون نذاشتم حرفشو ادامه بده
اصن چرا گفت؟
شما اصرار کردین بهش و از گذشتش سوال کردین؟
وزن اولیه ۹۸.۶🙈وزن هدف ۷۰😍 هدف اول:۹۵🔓هدف دوم:۹۰🔓هدف سوم:۸۵🔓هدف چهارم:۸۰🔒هدف پنجم:۷۵🔒هدف نهایی:۷۰😍❤️ عضو گروه قرمز تاپیک بامداد خمار. یه دفعه تونستم بازم میتونم💪
کاش نمیگفت کاش این واقعیتو هیچوقت نمیگفت خیلی خوشبخت بودم بخاطرش رفتم شغلمو عوض کردم، یه واحد اپارتم ...
ببین شاید خاسته چیزیو ازت مخفی نکنه .فک کن اگ بهت نمیگفتم این اتفاق افتاده بود بعدم بهت خیانت ک نکرده اونموقع تو توزندگیش نبودی شوهر من قبل من با ده پونزده نفربوده ولی اصلا برام مهم نیس چون من نبودم اونموقع
گذشته طرف خیلی براتون مهمه؟ اخه دوستپسر من هیچی درمورد گذشته ازم نپرسیده تو این چندسال حال و آینده ...
ببینید دائما مشکل عصبی داره دائما از یه حرفایی یا از یه خرکاتی فراری چون یاد گذشته نیوفته خیلی توی گذشتش مونده و مطمعنم تاثیر مستقیم توی ایندمون میذاره، نمیتونم بیشتر از این موضپع رو باز کنم
از دوستش داری مثل من با این موضوع کنار بیار. ولی به شرطی که بتونی بعدها سر هر موضوعی گذشته رو به روش ...
دیووانه وار دوسش دارم، اصلا ادمی نیستم که انقدر پست باشم اینجپر چیزارو به روش بیارم اما نمیدونم درک میکنید یا نه حس بدی دارم، حتی وقتی که بخوام دستشو بگیرم یه حس چندش اوری داره بهم دست میده دیگه دارم نابود میشم