2777
2789
عنوان

خسته شدم( دوران عقد)

| مشاهده متن کامل بحث + 1478 بازدید | 75 پست

از اول باید میخت و محکم میکوبیدی منم مطمعن بودمممممم بابام نمیزاره ولی مامانم اکی بود گفتم کادو عقد بهم مسافرت کادو بده 😁😁😁 بعدشم کلا اجازه نگرفتم گفتم خدافظ من رفتم شمال اینا

روز های اینده قطعا بهترین روز ها هستند  ...... کاربر جدید نیسم کاربری قبلیم و ترکوندن

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

من حق نداشتم برم‌خونه اونا اما اون هر شب خونمون بود دیگه اخرا مامانم کلافه شده بود میگفت خسته شدم تو خونه راحت نیستم هر روز هر شب اینجاست 

لاحول و لاقوه الا بالله العلی العظیم 
آره بعضس شبا تنها میموندیم که بند رو به آب دادیم دیگه تو به سرنوشت ما دچار میشی اگر تنها بمونی 😂

بابا شبو نخواستیم بزارن حداقل بریم بیرون بدون دردسر چنروز ی بار😣

[ تنها کسی که سعی میکنم ازش بهتر باشم خوده دیروزیمه    ]
آخ منم همین بودم تا می نشستم پیشش هزارتا کار برام در می آوردم

من خیلی ناراحت و عصبی میشدم

مثلا عقد کرده بودیمااا مامانم میگفت دستشو نگیر


برای اینکه منم نی نی دار بشم دعا کنید. خدا حاجت قلبی همتون رو بده

ما برعکس بودیم‌کلا شوهرم خونه ما زندگی میکرد گاهی میرفت به خانوادش سر میزد   من آخرین بچه تو خونه بودم مشکلی نداشتیم پدر مادرمم اکثرا سفر بودن اما خواهرم که اولین بچه بود در همین حد سختگیری میکردن نمیذاشتن حتی ناهار بره خونه اونا

ما توضیحی به کسی بدهکار نیستیم! بگذار بگویند غیرمنطقی هستیم یا ضد اجتماعی هستیم، اما به این می‌ارزد که خودمان باشیم. تا زمانی که رفتار ما و تصمیم‌های ما به کسی آسیبی نمی‌زند، ما توضیحی به کسی بدهکار نیستیم. چقدر زندگی‌ها که با این توضیح خواستن‌ها و تلاش‌های بیهوده برای قانع کردن دیگران بر باد رفته‌اند 
از اول باید میخت و محکم میکوبیدی منم مطمعن بودمممممم بابام نمیزاره ولی مامانم اکی بود گفتم کادو عقد ...

من 1هفته بعد عقد یهویی رفتیم مسافرت بودن شناسنامه و مدارک😂رسیدیم زنگ زدم من فلانجام عکس شناسناممو بفرستید میخوایم خونه بگیریم😂😂😂😂😂

گروه نارنجی تاریخ شروع 1۴0۱,02,10 وزن 76,900                                 هدف 60                        ‌                          75,150🧡
خونواده شوهرتم اذیت میکنن؟ به شوهرت بگو به مامانش هی بگه دعوتت کنه بری اونجا پیشش، یا از اونجا جیم ش ...

نه خیلی خوبو مهربونن مادرشوهرم خیلی دعوت میکنه ولی بابام میگه نباید تن تن بری خودتو سبک میکنی

[ تنها کسی که سعی میکنم ازش بهتر باشم خوده دیروزیمه    ]

با این وضع سختگیری چطور دوست بودی نفهمیدن همون کارو تو دوران عقدتم بگن.

والا پدرمادر منم قدیمی هستن ولی تو یسال عقدمون چندبار موندم خونشون و چندبارم مسافرت دونفره رفتیم . فقط میگن مواظب خودت باش

لطفا برا شادی روح خواهرم و پدرم با دلهای پاکتون صلوات بفرستید خدا هیچگاه داغ عزیزی رو بهتون نشون نده    عمر گرون گذشت نفهمیدم بعضیهایی که روم میخندن صرفا دوستدارانم نیستن دشمنن با سلاح خنده

ای بابا ینی چی وقتی رفتید خونتون میشه شوهرت 

خب بهش بگو وقتی بهم محرم شدیم ینی زن و شوهریم دیگه

حالا مامانتون زمان خودشون اینجوری بودن ینی با باباتون نمیرفتن بیرون تا زمانیکه رفتن خونه خودشون  

🎉🎉🎉🎉
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز