اگه تاپیک های قبلیم رو بخونید بیشتر از شوهرم میزارم
شوهر من خیلی خوب و مهربونه خیلی دوستم داره همه جوره هوامو داره ولی تنها ایرادش و بدترین ایرادش همین چشم هاشه
وقتی با منه مراعات میکنه ولی قبلا که گوشی شو چک میکردم همش اعصابم داغون بود میگفتم چرا این ادم نمیشه. چی کم گذاشتم براش که اینکارو میکنه. اون که انقدر از دوست داشتن حرف میزنه پس چرا این اخلاقشو نمیزاره کنار تا بتونم بهش اعتماد کنم؟
چند وقت پیش رفتم همه ی اینارو با زبون خوش بهش گفتم چون خیلی دعوا میکردیم و هیچ جوابی نمیداد. رفتم با زبون خوش بهش گفتم
اونم قبول کرد. از اون موقع توجهش هم خیلی بیشتر شده. و خیلی بهتر.
منم تصمیم گرفتم گوشی شوهرمو دیگه چک نکنم
ولی بعضی اوقات یه لحظه برمیدارم و یه چک کوتاه میکنم تا مطمئن بشم حرفاش دروغ نبوده
ولی خودمو بی تفاوت نشون دادم. یعنی بهش نشون دادم که بهش اعتماد کردم دوباره.
چند تا همکار خانوم داره که شوهر دارن. ولی شوهر من باهاشون خیلی خیلی راحت حرف میزنه.
خیلی اعصابم خورده.چیکار کنم اخه. نمیشه بی تفاوت باشم اخه برام خیلی مهمه. چیجوری میشه اخه بی تفاوت باشی