بارداری ناخاسته

آره 

از اول چون همسرم اصلا بچه نمیخواست ، تازه با هزار شرط که در آینده هم حرفشو نزنه باهاش ازدواج کردم 

ببخشید سوال میکنم آی یو دی سخت نیست داشته باشیم ؟؟

من حس میکنم یه چیز. اضافه تو بدنه 

من بچه ندارم عزیزم 

ماجرا واسه دو سال پیشِ 

نمیدونم چی بگم چون تو شرایطت نیستم 😔

فقط از خدا میخوام حکمتشو خیلی زود بهت نشون بده

مواظب دل مهربونت باش و کاری نکن که ی روزی بگی کاش...

من پسر بزرگم 22ماهشه پسره کوچیکم 2ماهش حدا جفتشونو حفظ کنه عاشقشونم

الان سن خوبی هستی و انرژی هم داری

درست نمیشه بدتر میشه باورت میشه وقتی بارداری اولم فهمیدم باردارم خدام شکرکردم شب روزازش خواستم کمکم باشه میدوننی چکار کرد باهام؟؟؟دقیق یهذهفته نشده بود که فهمیدم باردارم شوهرم یه تصادف وحشتناک کرد تو اون تصادف تنها دلخوشی وسرمایه مون که ماشین بود از دست دادیم شوهرم دوماه خونه نشین شد کارش از دست داد هزارتومن توحیبم نبود ازپول دوا دکتر شوهرم که عین مار به خودش میپیچید زدم تا تونستم دوتا تیکع لباس برا بچم بخرم این بود جواب یکی از درخواستام از خدای به قول خودش مهربون

وای من قاطی کردم 😅😅😅

الان یعنی بچه نداری باردارم نیستی؟

میشه برا این تاپیکم گزارش بزنید 

https://www.ninisite.com/discussion/topic/3285836/این-وقت-شب-۳تا-دختر-با-دو-تا-پسر-سر-کوچمون-چیکار-میکنن

ممنون عزیزم دل من اینقد پره ک خودمم توان تایپ کردنش ندارم انقد ک تو خودم ریختم نتونستم پیش کسی حرفی بزنم ب خانوادم هچی از مشکلاتم نمیگم گفتم گنه دارن ۱۰ ساعت از من دورن نگارنشون نمیکنم ب غریبه فامیل از مشکلاتم نمیگم حس میکنم ابروم میره ولی دگ واقعا از درون داغونم دلم ارامش میخاد دلم سکوت میخاد دلم شوهری میخاد ک پای دردام بشینه نه شوهر زود رنج و عصبی ک زودی پا میشه زمین و زمان بهم میریزه بعدش میاد معذرت خواهی واقعا ازش زده شدم کم کم دارم نسبت بهش یرد میشم شوهرم بد نیس فقط ی اخلاقی داره تا  کلمه حرف بزنم زودی پا میشه دستش لقه میزنه دیشب با مشت زد تو سرم میگ این زدن نیس من نوازشت کردم دردم ب کی بگم میام از خودم دفاع کنم نزارم بزنه بدتر میکنه بهش بر میخوره میگ از خودت دفاع نکن تو منو با این کارت خورد میکنی بزار من بزنمت خودم خالی کنم اخرم میاد معذزت خواهی میگ منک نزدمت داغونم فقط داغون دیشب دلم میخاس خودکشی کنم میترسم ازین کار از بچه هام میترسم اخه اونا گناهی ندارن منم ک ب این دنیا اوردمشون

دوست من بچش  ي سالش بود دوميو كه دو قلو هم بودن ٧ ماهه حامله بود 😐 الان سختياشو با هم بكشي راحت تره بعدا جفتشون بزرگ ميشن كيف ميكني 

حکمتش نمیخوام محبتش نمیخوام اگرم میخوای دعا کنی درحقم خواهری کن بهش بگو دست از سرم برداره  بذاره باهمین بدبختیام سر کنم  دیگه غلط کردم گوه خوردم گفتم کمکم کن نکن هیچکاری نکن 

زندگی بالا پایین داره 

واسه هر کی یه جور 

به این فکر کن که تو اون تصادف ممکن بود همسرتو از دست بدی ، یا مرتکب قتل حتی غیر عمدش میشد ولی ضربه به ماشین خورده و خطر از سرتون رد شده

نه 

بچه ندارم 

دو سال پیش سقط کردم تموم شد 

نترس به همونحا میرسم هنوز سی سالمه هنوز وقت هست که اون کارم بکنه