باشه عزیزم برو اول اینکه هروقت تنهابودی دورکعت نماز حاجت بخون دلتو بشکن گریه کن و از خدا بخواه ک کمکت کنه و خانواده ی دوست شوهرت از چشمش بیافتن جوری ک خودش دلش نخواد رفت وآمد کنه دوم اینکه سعی کن به دلت شک راه ندی چون مثل خوره میافته تو وجود ادم و داغونت میکنه اعتماد ب نفس داشته باش تو از اون زن هیییییچییییی کم ندای اگه تو ب خاطر خدا مثل اون شل حجاب نیستی پس مطمئن باش خدام هوای توروداره سعی کن غیر مستقیم گاهی اوقات از خودت تعریف کنی مثلا اینکه رفتم آرایشگاه خانومه گفته چه موهای خوشگلی داره یا چه....خوشگلی داری هر وقت اونا میان به بهانه ی اینکه دلم یا سرم درد میکنه بگو بریم تو اتاق بشینیم راحت باشیم یا بریم آشپزخونه حرفای خصوصی بزنیم مردا نشنون البته نه اینکه واقعا خصوصی حالا یه چیز جور میکنی سر بحث و باز میکنی یه علامتی بین خودتو شوهرت بزار که اگه جایی بودید و دوروبرتون شلوغ بود هر وقت اون علامتو دادم معنیش اینه یادت نره عاشقتم یادوس داشتم تو بغلت بودم وهرچیز دیگه ...
جلوشوهرتم از اون زن نه تعریف کن نه بدیشو بگو اصلا حرف ننداز و به دلت بد راه نده ببین اون زن چطور جواب میده اگه با ناز و عشوه میگه توهم تو خونه اونجوری باهاش حرف بزن همیشه به یه اندازه بهش محبت نکن کم و زیادش کن شیطنت کن تنوع تو تو رفتار وظاهرزیاد کن هر بار یه جور ارایش کن یه یکنواخت نباش و اینکه من نمیدونم مشکلت با خانوادت چی بوده ولی کاش قطع رابطه نمیکردی ک فک نکنه تو بی کسی و هیچ کس و نداری ولی رابطتتونو کم میکردی کلا قطع نمیشد ولی اون دو رکعت نمازو حتما بخون من خودم تجربه کردم معجزه میکنه عزیزم
اعتماد ب نفستم ببر بالا 😚😚