دوستان میخوام نظرتونو راجب این رفتار خانوادم بدونم و اینکه آیا حق دارم ناراحت باشم؟چه عکسالعملی نشون بدم؟
ما دوتا خواهریم و دوتا برادر، خوهر بزرگم حدود 12 سال پیش ازدواج کرد چند سال بعدشم من ازدواج کردم، اوایل ازدواجم هیچی نداشتیم خانواده ها هم در حد یه جهاز معمولی و به عروسی کمک کردن، کادوهای عروسیمونم اندازه پول پیش خونمونم نشد
خلاصه چون هردومون تحصیل کرده بودیم به مرور پیشرفت کردیم، خونه و ماشین و سفر خارج و.... خلاصه اوضامون خوب شد
خب
خبببببب
به خواهرت کمک میکنن به شما نه؟
متاسفانه همه جا اینطوریه
تا اینکه چند ساله پیش خواهرم یهو بدون پیش زمینه گفت میخوام جدا بشم، با دوتا بچه، کوتا هم نمیومد، خلاصه بابام گفت باشه بیا پیشه خودمون(خونشون دو طبقه است) که روزا میری سر کار بچه ها پیش ما باشن که خواهرم قبول نکرد گفت میخوام مستقل باشم، همون موقع ها بابام یه آپارتمان خریده بود دست مستاجر بود که با خواهرم گفت پس برو اونجا خواهرم قبول کرد، بعدش خواهرم گفت من رفت آمد میکنم ماشین لازم دارم که بابام ماشینه خودشو داد بهش، اینو بگم بالای من بازنشسته است و دوتا برادر مجرد دارم که یکیشون وقت ازدواجشه دیگه یکیشم مدرسه میره
اسی تا همینجا
اگه اون به هر دلیلی طلاق گرفته و تو شوهر داری ، و توقع داری هر کمکی به اون می کنن به تو‌هم بکنن بابد بگم ۱۰۰٪ شما بسیار پر توقعی
سالها گذشت
خواهرمم کارش خوبه درآمدشم اوکیه (کار شخصی داره) ولی حاضر نیست زیاد کار کنه که خودش مستقل بشه فقط عصرا سه چهار ساعت میره سر کار، الان شش سال گذشته تا یکم پس انداز میکنه میره دکوراسیون خونه عوض میکنه یا سفر آنچنانی میره ، یه بار بابام بهش گفت من دوتا بچه مجرد دارم ماشین واسه خودت ولی خونه رو پس بده که قهر کرد و گفت باشه ولی قطع رابطه میکنم باهاتون، که بابام گفت باشه بمون
مامانم خیلی ازش حمایت میکنه مثلا اول مهر میشه واسه داداشم خرید میکنن واسه بچه های خواهرمم کله خریداشو مبکنن، پوله کلاساشونو میدن
خوب بدن تو که احتیاج نداری چرا ناراحتی باور کن پدرشوهرم یه خونه با ما شریک بود سهم مارو خرید دادبه برادرشوهر کوچیکم خوب اختیار مالش داشت چرا من باید ناراحت بشم اصلا الان هم جاریم میگه ما خودمون هرچی داریم با زحمت جمع کردیم شما یه کم حساس هستی پدرت زنده هست واختیار اموالش داره
هر ماه سفر میرن اکیپی و بچه ها رو میزاره پیش مامانم اینا ولی مامانم نمی زاره بابام بفهمه الکی میگه مریضه خونس، هر دفعه با یکی دوست میشه ولی میگه ازدواج نمیکنم
حالا من از اینجا ناراحت میشم که بابام همیشه میگه واسه پسرام باید آپارتمان بخرم به نام خودشون، به خواهرمم که اون خونه و ماشینو داد، کلا تو سه تا بچه فقط انگار من آدم نیست
