بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
گرگ باش... هیچی دیگه همین! اصن به من چه؟! مرغ باش تخم بزار!!! والا!😂 اگر مخالفی ریپلای کن اما توهین نکن قضاوت نکن بهم تهمت نزن برچسب نزن فقط مث آدم نظرتو بگو. بودن کسایی که هم تهمت زدن هم الکی قضاوتم کردن،اگر هیچی نگفتم بخاطر احترام نبوده بخاطر نترکیدن کاربریم بوده.پس کاربر تهمت زن،عقده تو سر من خالی نکن.مرسی اه اهالی محترم سایت،میدونم پدرمادراتون قدیسه هستن،میدونم کل پدرمادرای دنیا امام زاده هستن.اینهمه تربیت غلط و عقده ای تو جامعه هم من هستم،کودک آزار من هستم،ظلم کننده به حیوانات من هستم.همه اینارو میدونم.اگر من نظری دادم درمورد پدری که ظالمه مادری که مادر نیست،شما اظهار فضل نکن در جوابم.دید تو با من فرق داره.دیدم به چشمم یتیماییو که دوتا ملک عذاب به اسم والدین دارن.پس نه من میتونم تورو قانع کنم،نه تو منو.پس،دوست عزیز،قدیسه هاتو تو سر منو امثال من نکوب.آفرین. عاشق حیواناتم اما معتقدم که سگ نجسه. این به این معنی نیس که دشمنی دارم با سگ، بلکه معنیش اینه که توی خونه ام نمیارم. اگر مسائل روان شناختی/شخصیتی براتون پیش اومد،بپرسید میتونم کمکتون کنم.
فردوسی نمیدونم مال کدوم قرن ۶ یا ۵ ولی بهرحال بعد از واقعه عاشورا میشده. چون عاشورا سال ۶۱ قمری بوده اگه اشتباه نکنم
من همیشه محترمانه و با ادب نظرمو بیان میکنم. هر جا ادب نشون دادم و بی ادبی دیدم عین خودشون رفتار نمیکنم و نمیگم با هرکی عین خودش، فقط به این فکر میکنم که من از یه گوساله توقع ادب ندارم! چون اون تو طویله بزرگ شده، از طرفی بین گاوها هم رشد کرده! در مورد خیلیا هم همینطوره. مراقب شخصیت خودتون باشید🤩🌹سر تا پایم را خلاصه کنندمی شوم "مشتی خاک"که ممکن بود "خشتی" باشد در دیوار یک خانه، یا "سنگی" در دامان یک کوه، یا قدری "سنگ ریزه" در انتهای یک اقیانوس، شاید "خاکی" از گلدانیا حتی "غباری" بر پنجره! اما مرا از این میان برگزیدند :برای" نهایت"برای" شرافت"برای" انسانیت"و پروردگارم بزرگوارانه اجازه ام داد برای :" نفس کشیدن "" دیدن "" شنیدن "" فهمیدن "و ارزنده ام کرد بابت نفسی که در من دمیدمن منتخب گشته ام :برای قرب برای رجعت برای سعادت من مشتی از خاکم که خدایم اجازه ام داده:به انتخاب، به تغییر ، به شوریدن، به" محبت "