دیروز باهم دیگه با وویس حرف میزدن بعد دختره همش بلند میگفت فقط در مورد درس حرف بزنیم
بعدش رفت اتاق یواشکی وویس داد گفت بیا در مورد اون پسره حرف بزنیم
یهو انگار آب سرد ریختن سرم بهش گفتم کیو میگه
گفت ی پسر هست اسمش امیر ارسلان هروز بمن میگه بیا بریم حرف بزنیم من فقط وایمیسم حرف نمیزنم باهاش
نمیدونم چه غلطی کنم میخام برم به معلم بگم جاشو عوض کنه
اعصابم خرده ازینکه از سن بچگی تو سر بچم فکر پسر انداخته
حالم واقعا بده
کمکم کنید چیکار کنم 😭😭😭 ی مادر تنهام