وسواس فکری مدام به چیزی فک کردن راجع به مریضی

وای منم دقیقا اینطوری بودم.خدا واسه هیشکی نخواد😢

منم همش ی ترسی تو وجودمه نمیدونم چیه ترس از مرگه ترس از زندگیه؟نمیفهمم چیه فقط میدونم یه ترسی تو وجودم رخنه کرده همش میخام ازش فرار کنم اما نمیشه

مشکلت حل شد الان هیچ دارویی نمیخوری من تازه اول راهم توروخدا راهنماییم کنید فقط مشکلم استرس تو رختخابه که لاعثه بیخابیم میشه برم روانپزشک دارو مصرف کنم؟اگه نکنم بیشتر میشه یا میتونم رو خودم کارکنم

برای باروداری مشکل نداره داروها؟

دوستانی که میل جنسیتون کم شده خجالت نکشین به دکترتون بگین یا داروتونو عوض میکنه یا یه قرصی در کنارش میده که خوب بشین...منم روم نمیشد اینجوری به دکترم گفتم پرسیدم ببخشید قرص اسنترا روی میل جنسی تاثیر داره؟گفت بله برای شما کم شده؟گفتم بله تقریبا دیگه صفر شده..گفت خب الان یه قرص مینویسم که این مشکل از بین بره....اصلا خجالت نکشین اون دکتره کارش همینه که به شما کمک کنه

بااجازه مدیر

سلام دوستان وقت بخیر 

گروه زدم واتس اپ با کمترین هزینه بیشترین اطلاعات وبیشترین جذب هارو داشته باشید.

مشاوره خصوصی هم هرکس خواست دایرکت پیام بده.

مطالبی که دراختیار شما دوستان قرار میدم:

باور*تغییر باور .*جذب*درخواست کردن *تجسم خلاق.*کلام *قدرت سوال کردن.*درمورد واقعیت خودمون*احساس*ارتباطات*تند خوانی…*هدف گذاری..*عزت نفس*توحید*ثروت*فرشتگان*سابلیمینال بیوکنزی .*بازی فراوانی *

اذکار مجرب *

خلاصه کتاب های معروف روانشناسی*

کلیپ واهنگ های انگیزشی *

برای اطلاع از قیمت خصوصی.🌹

چرا خوب میشه. حتما خوب میشه. جسم و روح و دنیا و آخرت و همه چی دست خداست. 

همین امید به من انگیزه جنگیدن داد. 

شماها بیشترتون خودتون یه شرایط خاص رو دارین و نه فرد دیگه ای (امیدوارم)

ولی مال من یه کم متفاوته. من شرایط دخترم طوری بود که اگه میخواستم اختیار ذهن و روانم رو بدم به دست وسواس، از پا درمیومدم اون وقت کسی نبود به این طفل معصوم برسه.

همسرم خیلی همراه هست اما خب کارهای بچه با مادره. 

نه میخورم از پاییز پارسال تا حالا

رفتی دکتر؟چه دارویی بهت داده؟

به نظر من باید ریشه ای حل کنی.

درکنار داروهایی که مصرف میکنی خودت به خودت کمک کنی.به خودت ثابت کن که رختخواب و استرس هیییچ تاثیری ندارن و فقط تو ذهنت هستن.

من کنار داروهام رو خودم خیلیییی کار کردم.اره دیگه اونا رو خیلی وقته قطع کردم.ولی میگم بعد زایمانم الان تقریبا شش ماهه افسردگی زایمان گرفتم بهم سرترالین داده

نه تحت نظر دکترم مصرف میکنم،بچه دومم و ک باردار بودم میخوردم خداروشکر سالم و باهوشه،الانم ناخواسته باردار  شدم بخاطر همین افسردگی و تغییرات هورمونی ک باعث بدتر شدنش میشه میترسیدم و اصلا نمیخاستم دیگه بچه دار شم اما نفهمیدم و شد خواستم سقط کنم ترسیدم گفتم تحمل میکنم وقتی خدا خواسته حتما حکمتی داره شاید بخاطر این طفل معصوم خدا کمکم کرد و خوب شدم

منم ترس دیوانگی میاد سراغم خیلی استرس دارم ولی نمیرم دارو مصرف کنم چون میدونم جز خودم کسی نمیتونه کمک کنه