سلام ما پارسال تیرماه با خالم و شوهرش رفتیم سه روز شمال یادمه دست و بالمون خالی بود سه ماه یود خونه خریده بودیم ماشین هم نداشتم به اصرار اونا پاشدیم رفتیم شوهرش خیلی ادعای مایه داریش میشه و مث چی ولخرجی میکنه منم رو حساب اینکه پول نقد زیادمداشتیم گفتم هرچی خونه دارم میارم برنج روغن رب مکارانی میوه و سیبزمینی پیاز هزچی که بود و با تمام وسایل مورد نیاز خلاصه رفتیم اونجام شوهرم خدایی خرچی پول داشت خرج کرد اشپزی و پخت و پز همه با من بود حالا امروز بعد یسال و دوماه یکاره خالم برگشته اس داده خساب کناب شمال ما چی شد با ایتکه اصلا دنگی دونگی نبود هزکی هرچی داشت خرج کرد منم قاطی کردم براش که چه حساب کتابی ما به کسی بدهکار نیستیم گفتم شوهرم ال کردع بل کرده این خربده اونو خریده گفتم واقعا خجالت داره بعد یک سال دوماه ما چه بدونیم چی به چی بوده کی چی خریده کی نخریده ریز به ریز بنویسه ببیتیم چی به چیه درست نمیگمء؟ اون ادمی که من میشناسم الان بیاد بگه یه تومن ر چه حسابی حرفش قبول کنم والا چه ادمایی پیدا میشن اعصابم خورد شد رومم نمیشه به شوهرم بگم همینجوریش با اینا چپه😤
بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش! پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم میخوای شروع کن.
از من ب شما نصیحت هیچوقت با فکوفامیل خودتون یاشوهرتون مسافرت نرید با صدپشت غریبه برید ولی با ف ...
دیگه نرفتم چدن اصلل هم خوش نگذشت خانواده شوهرم باهاشون میریم همیشع خواهرشوهرم خرج میکنه همچی عم مینویسه روز اخر یجا واسه استراحت که وامیستیم همه را تقسیم نفرات میکنه همه دنگشون میدن هرکیم چیزی از خونه اورده باشه مبلغش از دنگ کم میشه