بابا نمیدونی ک ب خاطرش هر روز تو همون پارکه پلاسم دیگه همه میشناسنم امروزم چون جمعه بود رفتم فک نمیکردم بیاد ک نشسته بودم
بعد یکی از دوستام داشت رد میشد
گفت دیدیش
گفتم کیو
گفت عشقتو
گفتم مگه اومده گفت اره برو اونور پیداش کن
رفتم دیدمش از دور انقد خوشحال شدممم
با دوستاش بود دیگه نرفتم جلو جوری وانمود کردم ک انگار ندیدمش
بعدبرگشت با ذوق گفت عههه اینو ببیننن
منم دوباره وانمود کردم ک نشنیدم
ولی الان پشیمونم گفتم باید میرفتم جلو شمارشو میداد میگرفتم