همینطوری براش از رو محبت گرفتم .بعد بازش کرد گفت چه بی سلیقه وانداختش اشغالی.همیشه ازم تشکر میکرد .اما ایندفعه اینطوری برخورد کرد.حالاهم خواهرشوهرم.میگه خیلی بی ادبی بی خداحافظی رفتی منم .گفتم خوب من خداحافظی کردم ولی اروم .ازش پرسیدم ابجی چرا مامان ناراحته .میگه چون نرفتی تو شربتیکه نذری داده کمکش کنی .من خوب .براش خرید کردم دیگه.تمام خریدها بامن بود.لیوان.شکر زعفرون.تخم شربتی.گلاب