بیاین از خاطرات مهمون سرزدتون بگین

من شب امتحانم خانواده ی دایی همسرم اومدن خونمون ،فکر کن دو تا امتحان سخت یکی بلاغت یکی نحو رو تو یه روز داشتم ،وقتی رفتن تا خود صبح درس خوندم ،من زود ازدواج کردم بدترین خاطره هایی که دارم مهمون سرزده تو ایام امتحاناتم بود

من تا حالا مهمون سر زده نداشتم 

وای😂

چه فکری کردی دختر گوشت جدید اضافه کردی😁😁

من برا مهمون سرزده در و باز نمیکنم😑😡

نزدیکام اینو میدونن ی روز قبل بهم میگن 

یه سری منو خواهر و برادرام خواب بودیم غروب بود مامانم خونه نبود خاله مادرم اومد همه از خواب پریدیم و سردرگم بودیم خونه خیلی بهم ریخته بود هرچی میخواستم برم روسری بپوشم نمیزاشتن هی سلام احوال پرسیو روبوسی می‌ردن😂😂

من اصلا خوشم نمیاد سرزده برم جایی حتی خونه مامانمم میخوام برم اول زنگ میزنم

پدر شوهرم اینجوریه شب میرفتیم هیات زنگ زد شامو زیاد بپزید من دارم میام ساعت۹نیم بود😒

آفرین همین درستشه،الان با پیشرفت تکنولوژی و موبایل و.... مگه قدیمه که سرزده بری؟؟؟؟!!مگه بخای مچگیری کنی.

اووووو انقد مهمون سر زده دداشتیم که نگم برات

نمیدونم کدومو تعریف کنم

ما طبقه سومه خونمون تا اسانسورو بزنن بیان برسن ما با سرعت نور خونه رو مرتب میکنیم لباسامونو عوض میکنیم خودمونو مرتب میکنیم با سرعت نورا خودت تصور کن دیگه 😂😂😂😂😂😂🤣🤣

همینو بگو

بعضیا شعورشون نمیرسه دیگه بابا شاید یکی داره تو خونه ش ی کاری میکنه ی دوساعت قبلش زنگ بزن 

دقیقا خونواده شوهرمنم اینجورین همیشه همینن دقیقه ۹۹اعلام میکنن ک میخوان بیانودودقیقه بعدشم پشت درن

متنفرم ازهمشون مهمون رفتنشونم عین ادم نیس

من خیلی تمیز‌ بودم به حدی ک تو خونم همه چی تمیز مثل گل بود همیشه  مادرشوهرم هرجا مینشست از تمیزی من تعریف میکرد 

الان ولی چنماهه بعد بچه دوم افتضاح شدم نمیتونم حتی اشپزی کنم

خانم چنروز پیش سرزده اومد با دوماداش وایییییییییی خودش چشماش ۴ تا شد خونرو دید گفت دارید خونه تکونی میکنید

حسابی ابروم رفت

ای بابا بیخیال بابچه دیگه واقعاسخته.منکه یدونه دارم وضعم مثه شماس.اینجاروتمیزمیکنم اونوروبهم میریزه اونوروآسترمیکشم میره یه طرف دیگه کلا حریفش نمیشم