عزیزم تولد نامزد من که بود به تمام خانواده گفتم میخوام سوپرایزش کنم چیزی نگید روز تولدش اصلا بهش زنگ نزدم اون زنگ زد فقط خیلییییم باهاش سرد حرف زدم شب بعدش چهارتا بادکنک اماده کردم کنار هر کدوم یه سوزن قفلی از دم در اتاقش شروع کردم هییی نشونه دادم تا اومد پشت خونشون که یه کلبه خیلی خوشگل درست کردن کسی هم خونه نبود باهاشون هماهنگ کرده بودم از قبل کیک خریدم و هدیه و شام درست کرده بودم همه چیز اماده بود اخرین بادکنک هم دست خودم بود که البته تو یکی از کاغذای بادکنکا نوشتته بودم کلید چون یه بار کلید اشتباهی گذاشته بود تو یخچال فهمیده بود کجا میگم یکی دیگه از بادکنک هم تو یخچال بود خلاصه اخر پیدام کرد بعد در کلبه رو باز کردم تمااااام دوستامون بودن حتی یکی از دوستامون که خارج بود بعد از 6سال اومده بود خیلی خوش گذشت😆
من درست جواب دادما😂😂😂
امیدوارم بهتون خوش بگذره😍تولدشون مبارک