نه حتی اگه عشقم پسر پیغمبرم باشه حتی اگه توی قصر زندگی کنه بازم از خانوادم نمیگذرم میدونی چرا؟ چون خانواده حتی اگه دشمن آدمم باشن اسمشون پشت و پناه آدمه
ب هیچ وجه
نه اصلا چون که یه چیزی هست که خانواده م ردش میکنن اونا تجربه شون بیشتره ..تازه میگی که از لحاظ اخلاقی هم مشکل داره.....این عشق و عاشقیا همش یه حسه که فک میکنی طرفت مرد رویاهاس بعد از ازدواج طرف شخصیت واقعیش را نشون میده
نه اصلا
نه به هیچ وجه
نه عزیزم
این دوره زمونه
دوره سازش نیست
چه با سختی بهم رسیده باشین و چه غیر از این
کسی به پات نمیمونه
چرا میخوای پلای پشت سرتو خراب کنی؟
چه پشتوانه ای امن تر از خانوادت ؟
نه چون اصلا تحمل ناراحتی و سرافکندگی بابام رو ندارم
سرمو بکوبم ب دیوار فراموشش کنم میکنم. ولی از مادر پدرم دست نمیکشم دور از جون همه ی مادر پدرا ولی ی زمانی میفهمی ک یکیشونو از دست بدی بعد تازه میفهمی درد ندیدن کدوم بدتره. اون عشق اگه واقعا عاشقت باشه نه پیشنهاد فرار میده نه پیشنهاد فرارتو قبول میکنه. هییییییچ احدی بیشتر از مادر بچشو دوس نداره. الان هر چی هر کی بگه مرغت ی پا داره.
اره با ی مشاوره دادگستری تهران صحبت کردم گفت اگه خانوادت بیجا مخالفت کنن پسر درامدی داشته باشه بتونه از پس زندگی بربیاد مشاوره دادگستری به عنوان پشتیبان زنگ به خانوادت میزنن تا باهاشون صحبت کنن اگه رضایت ندادن اونوقت میشه بدون اذن پدر و با رای دادگاه ازدواج کرد که من این روش رو هم نخواستم دلم به رضایت خودشونه
به هیچ عنوان
