2777
2789
عنوان

حاضری به خاطر عشقت از خونوادت بگذری و باهاش فرار کنی؟

| مشاهده متن کامل بحث + 511 بازدید | 44 پست

گیر دادن بیش از حد مشکل کوچولویی نیست از علایم مشکلات روانیه

به حرف خانوادت گوش کن

💛💛💛💛💛💛💛💛💛💛💛💛💛💛💛💛💛💛💛💛💛💛💛💛💛💛💛💛💛💛💛💛💛💛💛💛

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

نه به هیچ وجه 

بعداً دیگه هیچ راهی نمیمونه واست 

همون به اصطلاح عشق صد بار میزنی تو سرت که خودت خواستی

      در اطرافم گاهی زنانی را می بینم که خود را قوی و مستقل نمی‌بینند،متکی به شخص دیگر که گویی صاحب اختیار تمام رفتار اوست و به این برده داری نوین هم حتی افتخار میکند!لذت میبرد وقتی مردی به او می گوید:این را نپوش بدنت پیداست!شالت رو جلوتر بیار!جلوی مردان دیگر نخند!زنانی که گاهی صحبت از برخی کارها که می‌شود می‌گویند:این کار من نیست! من یک زنم!زنانی را دیدم که موهایشان سوخته اما باز هم اصرار به موی بلند و رنگ کردنش دارد،بدنی خوب و معمولی اما اصرار به عمل های زیبایی دارد"برای خوشامد دیگری، برای رضایت دیگری!"آخر میدانی میگوید مرا اینگونه می پسندد!اینگونه دوستم دارند!زنانی را دیدم که زنان دیگر از هم نوع و هم جنس خودش را بخاطر نوع پوشش متفاوت، اختیار و انتخاب آزادمورد قضاوت و سرزنش و گاهی تمسخر قرار می‌دهد..همیشه دلم میخواست جلوی این زنان بنشینم و بگویم:تو قوى هستىو ميتوانى!نه وسیله ای برای خوشامد دیگرانو نه وسیله ای برای ارضای دیگریتو میتوانی مستقل باشیاز تنهایی نترس و برای حقوقت بجنگمیتوانی خودت صاحب اختیار بدن، افکار و رفتارت باشی بدون آنکه کسی آنرا تأیید یا رد کند..و البته که بخاطر زن بودن و حرف دیگران خودت را از آزادی هایی که هر انسانی باید داشته باشد محدود نکن؛بخند حتی با صدای بلند!مسافرت برو حتی تنهایی!تو خیابون قدم بزن و زیر لب آواز بخون!لاک و رژ لبی که دوست داری رو بزن!و منتظر سرزنش هیچکس نباش!.تو مسئول فکر پوسیده دیگران نیستی پس خودت باشو از همین لذت ببر!از زن بودنت لذت ببر!محمدرضا برخوردارى

اگر مثل الانم ۳۰ ساله بودم نمیکردم.

اما اگر ۱۸ سالم بود میرفتم و ۳۰ سالگی در حالی که زندگیم نابود شده بود به خودم میگفتم: ای احمق! ۱۸ سالگی چی تو سرت بود که این گوهو خوردی!

یه روز خوب میاد...

من تو این موقعیت قرار گرفتم ولی هرگز قبول نکردم  خداروشکر الان زندگی خوبی دارم  واون آقا رو الان میبینم زندگیش به هیچ دردی نمیخوره زن اولش رو هم طلاق داد

میشه برای شادی روح مادرم صلوات بفرستید ممنون میشم  خدایا شکرت بابت همه چی 

من از شرایطتت مخالفت خانواده رو دارم ولی صبر کردم ببینم خدا چی میخواد

فرار چیز خوبی نیست هر کی کرده پشیمونه

من ترجیح دادم دعا کنمو و خودمو بسپارم به خدا که جز اون کسی به فکرم نیست توکلم به خداس و در کنارش با فرار بدون خانواده سخته و خیلی مشکلات دیگه...

اگه خیلیم میخوای اینکار کنی برو دادسرا مشاوره دادگستری زنگ خانوادت میزنن اگه ببینن پسر معقولیه دیگه اجازه پدر رو نمیخواد

عزیزم با کسی که پول نداره فرار کنی گوشه خیابون بمونید ؟

بعد این درسته که ابروی پدر و مادرت توی شهر و محله بره و بگن فلانی دخترش فرار کرده 

اونم کسایی که چند سال تورو بزرگ کردن؟

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز