بچه ها سلام توروخدا بیاین کمکم کنین من دارم دیوونه میشم از دست مامانم.
همش میخواد زورم کنه با اونی که میگه ازدواج کنم دلش میخواد برای من تصمیم بگیره خیلی تو کارام دخالت میکنه همشم میگه من از دختر شانس نیوردم بچه هام به حرفم نیستن با گریه کاری میکنه به حرفش گوش کنیم
محل نده همین
الان با هم بحثمون شده میگه اره من نباید میذاشتم تو میرفتی دانشگاه که انقدر پررو شی.
پدرو و مادر بد ندیدی من خوبم.
بخدا دیوونم کرده هی با اعصاب من بازی میکنه که من حرفشو گوش بدم. با کتک تهدید لج بازی هر چی که بگین رو انجام داده تا منو مجبور کنه
دیکتاتوره
هر کاری که دوست داری و فکر میکنی درسته انجام بده
کسی نباید برای زندگیت تصمیم بگیره
تصمی گیرنده خودتی
مامان و بابا هم راهنما هستن
اول اينكه ببخشيدا بت برنخوره
ببين اخر مامانت زندگي نميكنه زندگي خودته اخر بدون علاقه ازدواج كني و زوري ازدواج كني دنبال اتو از طرف ميگردي ازش متنفر ميشي
منم خانوادم پدر مادرم خواستن زورم كنن ولي نتونستن
اخر طرف بد دراومد..ادم بعد خودشو نشون ميده تاالان هي ميگن شرمنده ايم كه خواستيم زورت كنيم
اميدوارم از نظرم ناراحت نشده باشي
گوش نده من به حرفش گوش دادم الانم فقط اونو مقصر میدونم و پشیمونم تو سن ۱۴ سالگی بزور منو شوهر دادو ترسوندم
ولش کن پسره اومد یکار کن خودش بره
حس میکنم کل زندگیم اشتباه گذشته...
من یه دوست پسرم نداشتم بعد به من میگه تو دختر بدی هستی.
همش اونو درنظر گرفتم تو تصمیم گیریام یه ازدواحو دوست دارم با کسی که خودم میخوام باشه بازم داره اینطوری لج میکنه انقدر با مامانه پسره بد رفتار کرده که اونام دیگه پا پس کشیدن.
من واقعا باید چیکار کنم؟؟؟
چطوری از این خونه نجات پیدا کنم؟؟؟
حالا این خاستگاری که مامانت میگه مگه چشه.
ازمن به شما نصیحت تواین طور مسائل بعضی وقتا بزرگترا یه چیزایی رو میفهمن و می بینن که ما نمی فهمیم.
کتک؟
