سلام. چندروز پیش جاریم بچمو تو حموم خونش بچمو زندانی کرده با فندک افتاده ب جونش بچم با بچش دعواش شده جاریم این کارارو با بچم کرده من تازه فهمیدم فک کنم مال چندروز پیش بوده هنوز بهش چیزی نگفتم بنظرتون چیکار کنم برم بهش بگم یا پیام بدم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
خدا که فقط متعلق به آدمهای خوب نیست خدا، خدای آدمهای خلافکار هم هست و فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد فی الواقع خداوند اند لطافت،اند بخشش،اند بیخیال شدن،اند چشم پوشی و اند رفاقت است رفیق خوب و با مرام همه چیزش را پای رفاقت میدهد.اگر آدمها مرام داشته باشند هیچوقت دزدی نمیکنند،ولی متاسفانه بعضا آدمها تک خوری می کنند و این بد روزگار است.بایستی ما یه فکری به حال اهلی شدن آدمها بکنیم،اهلی کردن یعنی ...اهلی کردن یعنی ایجاد علاقه کردن.و این تنها راه رسیدن به خداست که بسیارم مهم است.
بهش بگو بچم رو ترس گرفته نصف شب با جیع و داد و گریه بیدار میشه مجبورم ببرمش دکتر با این کاری که کردی بگو همش میترسه و این کاری که باهاش کردی رو تعریف میکنه
ساکت که میشینی میذارن پای جواب نداشتنت عمرا اگه بفهمن که داری جون میکنی تا حرمت ها رو نگه داری