2777
2789

سلام دوستان میخوام داستان زندگی یکی از فامیلای نزدیکمو بگم واستون که باعث تعجب خودم بود

نسبتش رو نمیگم ولی فامیل درجه یکه

این خانم الان حدود چهل و دو سه ساله است

من از روز عروسیش میگم واستون

یادم زیباترین عروسی بود که تا اون موقع دیده بودم، خودش خیلی خوشکل و خوش هیکل بود پوست صاف و سفید و صورت بی نقص با قد بلند لاغر، چون خیلی اون موقع ها پسرا دنبالش بودن و خودشم سر و گوشش میجنبید زود شوهرش دادن حدودا 17 18 سالش بود

بعد از ازدواج چون خونشون نزدیکه خونمون بود خیلی حرفا درموردش میشنیدیم که بازم سر و گوشش میجنبه ولی چیزی که من یادمه یه بار سرزده رفتیم خونشون واسه عید دیدنی بعد انگار منتظر کسی بود بدون اینکه ایفونو جواب بده درو باز کرد ما هم رفتیم تو

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

بعد با لباس ملوانی دیدینش؟؟؟🙈🙈🙈

اینجا چکار میکنم من🔫🐴تاپیکها و پستها رو با دقت نمیخونم ببخشید🔫🐴 به نی نی یار میگم چرا ترکوندینم میگه واسه گذاشتن ایموجی خنده   (ر.ک به تنها تاپیکم صفحه ۳  )  شما تو تاپیکای انفجاری صدام کنید من قول میدم با گریه بیام پیتیکوووححححههههه😍😍😍🐎🐎🐎 

شاید منتظر شوورش بوده

تو دلت پریو میخواد تو دلت پریو میخواد پری تو رو نمیخواد پری تو رو نمیخواد😂😎😆بچه ها این پَریهههه پَریییی شما رو به شلغم قسم به اسم من نگین پِری نگین پریود😐😂😂😂

دیدیم تا مارو دید هول شد رفت روسری سرش کرد، رفتیم تو خونه دیدیم یه آقایی نشسته، سلام علیک کرد و رفت یه گوشه نشست، دیگه این خانم اومد گفت ایشون فلانیه دوست شوهرمه و پلیسه ،....

دیگه ما زیاد نموندیم رفتیم

حالا دیگه واقعا نمی دونم که آیا ایشون اهل خیانت و این چیزا بود یا نه

ولی از سر و ظاهرش بگم واستون

ما عروسیامون قاطیه واسه همین یکم واسه لباس رعایت میکنیم البته الان کمتر ولی حدودا 15 ساله پیش کسی لباس لختی و دکلته تو عروسیای ما نمی پوشید الا این خانم و خواهراش مثلا یادمه تو یه عروسی لباس بندی پوشیده بود بدون سوتین بعد میگفت من رفتم رقص اسپانیایی یاد گرفتم، شروع کرد رقصیدن دیگه خودتون تصور کنید، معمولا اینجوری بود که بعضی آقایون اجازه نمیدادن خانماشون با این خانم برقصن، آقایون هم اگه دور و بر ایشون میرفتن شب خانمش حسابشو میرسید

خب ؟

 لایک کن بیام بخونم 

« Made in pain 💔» به دَشتـی رسیدی بلندتر بخند! بلندتر بخند یادِ خونه بیـوفتُم ..:)                                                           هر هویتی رو رها کردم.‌ هر احساسی رو از بین بردم. هر خاطره‌ای رو‌ دفن کردم و هر آرزویی رو نادیده گرفتم. به نظر میرسه بی‌نقص‌ترین فرصت برای زندگی‌کردنه. بدون زنجیر.                  مردمان شهر برای آزادی تابوت ساختندو برای عشق مرز، غافل از اینکه نه آزادی در تابوت جا میگیرد، نه عشق مرز میشناسد.-ارنستو چگوارا      لینک تاپیک اهدای عضو من کلیک کنید. ❤️
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز