پدربزرگم چند ساله فوت کرده، آدم بسیااار مومن و اهل کراماتی بود، انقدر شخصیت دوست داشتنی ای بود که دور و نزدیک همه برای مشورت و پادرمیونی و آشتی کنون و خیلی کارای دیگه پیشش می رفتن، شبا همه اش در حال نماز شب خوندن و ... و هیچ وقت هیچ کس اخمشو ندید، 
حالا من خوابشو دیدم که سرشو انداخته بود پایین و دوس نداشت منو ببینه، اخماشم تو هم بود، بهش گفتم آقاجون برام دعا کن گفت نمی کنم، خودت نماز بخون برا خودت دعا کن
به نظرتون یعنی از اون دنیا خواسته به من بگه نماز بخون، یا منظورش این بوده که از من خوشش نمیاد که برام دعا کنه؟