یه خواهر دارم بچه داره خیلی خسیسه من فقط واسه بچش اسباب بازی تنقلات میخرم اسباب بازی 160 تومن دادم خریدم امروز اومدم خونه مامانم لینجا بود خواهرم گفت اره مامان فقط بدی تورو میگه مامانمم رفته بود نون بخره خونه نبود. قبل اینکه بیام ب مامانم زنگ زدم خونه ای همون لحظه از خواهرم پشت گوشی پرسید بیاد یا نیاد!!!! ناراحت شدم ولی باز پیش شوهرم بروز ندادم اومدم خواهر شیطانم گفتم اره اون لحظه ک مامان ازم پرسید بیاد یا نه مامان با اشاره گفت بزار بیاد کارای خونه رو انجام بده خیلی دلم شکست خیلی حرفای دیگه گفت ک مامان پشت سرت زده میگه مامان میگه ساناز اسباب بازی نخرید من پولشووو دادم!!!!!!!!!!-چشام گرد شد همش دروغ پشت دروغ ک منم ناراحت کنه با اینکه اومدنی واسه بچش خوردنی گرفته بودم با گریه لباسامو پوشیدم اومدم نشستم پارکینگ مامانم اومدگفت چیشده با گریه گفتم مامان من تا حالا بهت بی احترامی نکردم ولی دخترت سرتم داد زده من چیکارت کردم اون همه حرف زدی پشت سرم بعدش مامان با اصرار اورد خونه قبلش بع شوهرم زنگ زدم بیاد دنبالم بعدش گفتم نه نیا شوهرم از صدام فهمید دعوا کردم من با این خواهر شیطان چیکار کنم خیلی بدجنس،و حسوده