2777
2789
عنوان

ماجرای سفر من با قوم شوهر😑😏

| مشاهده متن کامل بحث + 437 بازدید | 36 پست
ببین خودتو با این چیزای پیش پا افتاده پیر نکن ی وقتا آدم باید بپذیره ی سری چیزارو  مث همین ک ...

منم از اون روز تا خالا خونشون نرفتم شوهرم خودش میره میاد

استقلال جونمه ...ابی رنگه خونمه...
اووووف ی پاچه خواریه سریع پدرشوهرم از خواب بیدارشد براش چای ریخت 

خب دیگه ببین خودشو تو دلشون جا کرده

جاری منم همینه کوچیکتره کلا چون اون پسرشون بیشتر دوست دارن زنشم بیشتر دوست دارن ی جور زبون میریزه خودشو جا میده

ولی من اصلا برام مهم نیست هیچ علاقه ای ندارم خودمو تو دل کسی جا کنم با چاپلوسی 

یعنی هرچی میخواد منو بندازه تو رقابت من پا نمیدم خودش بیشتر حرصش درمیاد

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

منم دوماه پیش رفتیم با قوم شوهر بخوام بتعریفم غصه هاتون یادتون میره  ولی ازین به بعد توبه توب ...

منم توبه کردم دیگ ازین گوه خوردنا نکنم😅

استقلال جونمه ...ابی رنگه خونمه...
خب دیگه ببین خودشو تو دلشون جا کرده جاری منم همینه کوچیکتره کلا چون اون پسرشون بیشتر دوست دارن زنشم ...

واقعا منم حوصله اینکارارو ندارم دقیقا چون شوهر جاریمو ک پسرشونه رو از بقیه پسراش بیشتر دوس داره زنشم طبیعتا بیشتر دوس داره

استقلال جونمه ...ابی رنگه خونمه...
منم از اون روز تا خالا خونشون نرفتم شوهرم خودش میره میاد

ب نظر من مطابق شخصیت خودت رفتار کن 

من اصلا تو تله این بازیا نمیندازم خودمو

شخصیتم برای خودم ثابته اگه ی وقت دوست داشته باشم برم خونشون میرم نداشته باشم نمیرم 

اجازه سواستفاده دیگه بهشون نمیدما فقط طبق اصول اخلاقی خودم رفتار میکنم همین 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792