شوهرم خیلی جوگیره

بشین مفصل غذاتو بخور سهم اونم ناخونک بزن دختر ساده خودش گشنه میشه

تا حالا صدبار گفتم من نمیخوام باهاشون رفت و آمد کنم میگه مشکل از تو هستش که از مردم خوشت نمیاد. منظورش از مردم هم زن داداشش و داداشش هست بیشتر. من یک ساله عروسی کردم داداش کوچیکش ۸ ساله که ازدواج کرده تو این یک سال تا حالا خونه م نیومدن و تا حالا اصلا هم منو دعوت نکردن خونه شون اصلا خونه شون رو ندیدم منم خیلی ناراحت بودم همش میگفتم من اینجا غریبم اخه چطور دلشون میاد با من اینطوری رفتار کنن. جاریم که تو این یک سال با من حرف نمیزد وقتی هم ما میرفتیم خونه پدر شوهرم اون بدون اینکه بهمون سلام کنه سرش رو مینداخت پایین و فورا میرفت طبقه پایین داداشش هم هر وقت ما خونه باباش بودیم اصلا نمیومد طبقه بالا بدون هیچ دلیلی بدون هیچ دعوایی. ولی شوهر جو گیر من اونا رو تو کوچه میدید بدو بدو میرفت صداشون میزد و باهاشون احوالپرسی میکرد اونا هم خیلی سرد باهاش صحبت میکردن منم دیگه جونم به لبم رسید گفتم ببین اونا با من چطوری رفتار میکنن خب تو هم یه جوری رفتار کن بفهمن کارشون اشتباست میگه به تو ربطی نداره من چطوری رفتار میکنم تو حق نداری اسم خانواده ی منو بیاری حتی زن داداشش رو هم جزو خانوادش میبینه اما من نه بعدم گفتم منم دلم میخواد تو هم مثل داداشت رفتار کنی ببین اون به خاطر زنش با من چطوری رفتار میکنه تازه زن اون مقصره همه ی این چیزاست میگه زنشه دستش درد نکنه به خاطر ما که نباید با زنش دعوا کنه گفتم پس تو چرا به خاطر اونا با من دعوا میکنی بعدشم منو زد و هر فحشی که از دهنش در اومد به خودم و خانوادم گفت و این چیزا تو این یک سال ۱۰۰بار تکرار شده. کلا حرف آدمیزاد حالیش نمیشه

بچه ها من خیلی ناراحتم من تو یه کشور غریبم نه دوستی دارم نه کسی رو همسرم هم اخلاقش اینطوریه هر روز باهام دعوا میکنه از خونه میندازتم بیرون منم هیچکی رو ندارم برم پیشش . دلمم نمیاد به مامانم بگم زندگیم اینطوریه اخه مریضه نمیخوام ناراحت بشه 😭😭

چیکار کنم میگم خدا کنه اخلاقش درست شه من اینجا غریبم و هیچکی رو ندارم باهاش حرف بزنم میگم خدا کنه وقتی میاد خونه بشینیم سر سفره کم کم سر حرف باز بشه ولی درست نمیشه

انقدر ناراحتم هیچی از گلوم پایین نمیره

هیچی از گلوم پایین نمیره

اسی جون ببخش تو تاپیک تو درد دل کردم یک ساله انقدر حرف تو دلم جمع شده روم نمیشه این چیزا رو به کسی بگم

 آخی عزیزم یکم چرب زبونی کن ب قول بعضیا خرش کن آخه گناه زن چیه ک این مردا اینجوری میکنن

به خدا تا حالا بهش بی احترامی نکردم حتی خواهر و مادرشم میگن تو خیلی خوبی خیلی مهربونی تو هر جمعی که میریم همه میگن چه زنی گرفتی چقدر حواسش بهته چقدر دوست داره ولی نمیدونم چرا انقدر اخلاقش با من بد هست. تو خونه با من یک کلام حرف نمیزنه میگم عزیزم دلم گرفته یه حرفی بزن یه چیزی بگو اخه من که اینجا جز تو کسی رو ندارم میگه چرا دست از سرم برنمیداری؟ میخوای بلند شم داد بزنم؟ میخوای دعوا کنم؟ منم پشیمون میشم میگم نه همون هیچی نگو ساعت ۱۰ شب هم میره میخوابه ولی میریم خونه پدرش یا دوستاش همش در حال صحبت کردن و شوخی کردنه

چرا نمیدونم عزیزم، برای همین میگم باهاش بحث نکن مستقیم، همیشه بقیه رو بنداز جلو، خودت رو در ظاهر حفظ کن، از هر ده تا مرد 9 تاشون جو گیر هستن 

همیشه بنداز گردن بقیه، تجربه کردم که دارم بهت میگم 

الان هم هیچی نگو اصلا، فقط نصفه های شب، حالت بد بشه، دل درد و کمردرد  شدید بگیر، رفتی دکتر با خودت نبر تو اتاق، بگو معاینه میکنه نیا، اومدی بیرون بگو گفت مال اعصابت هست، همینطوری پیش بری زایمان زودرس میگیری

عزیزم شما هم بی تقصیر نبودی

وقتی میدونی دوستش چه نیتی داره سعی کن بهش اجازه ندی

باید میگفتی همسرم هیچ وقت همچین حرفی نمیزنه قربونش برم عاشق خانواده منه نه اینکه بگی کسی که نمیاد زورش نمیکنم😐😐