سلام دوستان
من بعد از 13 سال از ازدواج و بعد از تلاش بسیار طولانی برای متقاعد کردن شوهرم برای انجام میکرو (چون کم تحرکی داشت) و داشتن 8 تا جنین (با لطف خداوند) الان برای انتقال در تردید بسیار شدید قرار گرفتم... دکتر گفته اول شهریور بیام برای انتقال، احساس می کنم باید از نظر روحی آمادگی زیاد داشته باشم تا انتقال موفیت امیز باشه...اما الان در ابهام فلسفه بچه دار شدن قرار گرفته ام ... باز هم طی این سال ها این حس را داشتم مخصوصا مواقعی که با همسرم اختلاف پیدا می کنم... حتی چند بار تصمیم جدا شدن داشتم... علتش هم فقط تفاوت زیادی که با همسرم با هم داریم هست و درون گرا بودن شدیدش و اینکه خیلی بی تحرک و بی حاله.... دو تا دلیل شخصی هم دارم یکی اینکه هنوز خودم را لایق مادر شد نمی بینم و یکی اینکه چون مادیات برامون مهم نبوده هیچ وقت پس انداز نکردیم و خانه از خودمان نداریم و فکر می کنم اوردن بچه باعث عذاب وجدان شدید میشه که چرا پس انداز براش نداشتیم و بعدا هم باید بیشتر حرص مال دنیا براشون بخورم همش یاد ایه ای که مال و فرزند فتنه هستند می افتم...
لطفا راهنماییم کنین حالم بده...