مامانت رو راضی کنی که بیاد خواستگاری،ای چن روز بود اصن خبری ازش نبود سربازه برا مسئله ازدواجمون با مامانش قهر کرد اصن خونه نمیومد از روز چهارشنبه تا دیشب گوشیش خاموش بود امروز صبح گوشیش رو روشن کرد پیام داد گفتم چرا گوشیت خاموش گفت که با مامانم که قهر کردم گوشیمم خاموش کردم عصبانی،شدم باهاش بحثم شد گفت حداقل میتونستی ب منم بگی که ایقد دل نگرانت نشم معذرت خواهی کرد ولی من بهش گفتم دیگه باهات صحبت نمیکنم تا موقعی که بیای خواستگاری از صبح تا الان هر چی زنگ میزنه و پیام میده جواب نمیدم ب نظرتون کارم درسته؟؟😢خودمم دارم دیوونه میشم نمیتونیم از هم ی روز بیخبر باشیم ولی احساس میکنم هم دارم ب اون بد میکنم هم خودم،چیکار کنم؟؟جوابش بدم؟میشه برا حل مشکل ازدواجمون و حال دلمون برامون صلوات بفرستین😭😭😭😢😢😢😢