کیا موقع زایمانشون تنها بودن مادر خواهر پیششون نبوده من مادرم مریضه خواهرم دارم ولی دائم میگه کی ۷ روز موقع زایمانت بیاد پیشت. بعضی وقتا شبا خیلی گریه میکنم احساس میکنم هیچ کسو ندارم😢😢
خیلیا موقع زایمان تنهابودن فکر نکن فقط شما اینطوری هستید بعضیا کسی رو ندارن بعضیا هم تو غربت زندگی میکنن سعی کن خودت مواظب خودت وبچه ات باش به خدا توکل کن امیدوارم به سلامتی زایمان کنی وسرپا بشی
خیلیا موقع زایمان تنهابودن فکر نکن فقط شما اینطوری هستید بعضیا کسی رو ندارن بعضیا هم تو غربت زندگی م ...
من بیشتر از حرف خواهرم دلخورم من موقع زایمانشون کمک کردم حالا دائم میگه بگو جاریت بیاد اخه ادم روش میشه ب جاری رو بزنه خودم ۴ تا خواهرم نمیگه چرا خودشون نمیان
عزیز دلممممم منم مامانم یه هفته قبل زایمانم اومد یکم خرت و پرت اورد اونموقع با مادرشوهرم اینا تو یه ساختمون بودیم،مادرشوهر به مامانم گف که یه شب تو بیمارستان میمونی دیگه، مامانم گف واااااا ....خانم!من نمیتونم بمونم زحمتش باشما! یعنی حاضر نشد یه شب واسه زایمان من بمونه پیشم دلم واقعا شکست بعد زایمانم هر وقت مثلا واسه کمک میومد خونمون، یجوری رفتار میکرد انگار عجله داره کارو زندگیشو گذاشته اومده،حس عذاب وجدان میداد بهم....خیلی از اوقات حالم از مامانم بهم میخوره...نه فقط واسه اون، واسه خیلی از دخالتایی که توزندگیم کرده و مسیر زندگیمو بشدت تغییر داده واسه تصمیمای اجباری تلخی که واسم گرفته واسه بی عاطفه بودنش واسه بی شخصیت بودنش واسه فرق گذاشتناش درسته خدا جای حق نشسته و مادرم داره تاوان رفتاراش بامنو میده ولی بازم من میگم کاش اینجوری تاوان نمیداد😭
عزیز دلممممم منم مامانم یه هفته قبل زایمانم اومد یکم خرت و پرت اورد اونموقع با مادرشوهرم اینا تو یه ...
عزیزم درکت میکنم دیشب ی تایپیک زدم راجب خواهرم بخونش .هرچی میکشم از دست خواهرم میکشم منو از مهر مادری بی نصیب کرد مادرمو دائم تحریک میکرد دعوام کنه دلم میخواس خودکشی کنم .نه زمان مجردی از دستشون اسایش داشتم نه الان .بااینکه من موقع پسرش ب دنیا اومده بود میرفتم روزا کاراشو میکردم حالا یادش رفته ب من میگه جاریت بگو بیاد بخدا دلم از دستش خونه نمیگه خواهریم ب درد هم میخوریم
مامان منم بی عاطفه ترینه اصلا حس مادری انگار نداره تاحالا پیش هیچ کس نگفتم اینارو الان دارم تو نی نی ...
مامانت شما مثل مادرشوهر منه برای زایمان دختراش نمیره فقط تا بیمارستان میره میرسونه میاد خونه شب میخوابه بعدظهر میره دنبالشون اوناهم مادرشوهر خواهر شوهر پیششونن وقتی هم میریم خونه مادرشوهرم همه بچه هارو بیرون میکنه دعوا میکنه من مادرم مریضه کمرشو عمل کرده کاش حداقل مادرشوهرم خوب بود خیلی تنبله .خواهرمم ک میخواد نیاد از الان داره تیکه میندازه ک ی موقع ب هوای من نباشی