2777
2789
عنوان

تنهایی

| مشاهده متن کامل بحث + 174 بازدید | 34 پست
مامان منم بی عاطفه ترینه اصلا حس مادری انگار نداره تاحالا پیش هیچ کس نگفتم اینارو الان دارم تو نی نی ...



کاملا درکت میکنم آدم نمیتونه با این حس کنار بیاد چون من که خودم ی مادرم جونم واسه دخترم درمیره نمیدونم چطور دلشون میاد اوایل ازدواجمون که ما ماشین نداشتیم و هفته ای یبار جمعه ها میرفتیم خونشون شب موقع برگشت بابام بلند میشد مارو برسونه خونه که نصفهشب دنبال تاکسی وآژانس نگردیم همینکه بابام بلند میشد مامانم یولشکی دور از چشم شوهرم به بابام چشم و ابرو میومد اخم و تخم میکرد که مثلا نرسونشون خودشون برن یا هروقت با خاهرم که ۳ سال ازم کوچیکتره دعوام میشد بخاطرش زنگ میزد هرچی از دهنش درمیومد بهم میگف در حالیکه خاهرم نوجوون بود و من متاهل و مادرم شعور نداشت که دخالت نکنه چون بلخره ماخواهریم آشتی میکنیم ولی حرفای مامانم هیچوقت یادم نمیره...حالا خودش فکر میکنه که دلسوزترین مادردنیا و ساده دل ترین و صافترین بنده ی خداست😐خیلی ادعای آدم خوب بودن داره...تا یه کمکی میکنه به اسم راهنمایی کردن هزار بار منتشو میزنه که من بخاطرتون فلان کارو کردم که شماخودتونم فلانجور رفتارکنین

واقعا بعصیا ببخشیدا نفهم و پررو ان نمیگن کسی که خانواده خودش ارزش نمیدن بقیه هرگز ارزش نمیدن...واه م ...

نمیدونم خواهر درد دلمو ب کی بگم ب شوهر بگم فردا میکوبه تو سرت خواهرمم ک اینطوری دلم میخواد سرمو تو چاه کنم گریه کنم 

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

کاملا درکت میکنم آدم نمیتونه با این حس کنار بیاد چون من که خودم ی مادرم جونم واسه دخترم درمیره نمیدو ...

اره مامان منم هیچی ک واسمون نکرده کوچکترین کاری ک بکنه همش میزنه توسر آدم حالا از بابام نگم ک اونم یزیده بخدا هردوشون از هم بدترن بابام ک همش میگه شما بایدبم پول بدین همین چندوقت پیش ب شوهرم گفت 4ملیون بم بده نداشتیم بش بدیم حالا قهر کرده

نمیدونم خواهر درد دلمو ب کی بگم ب شوهر بگم فردا میکوبه تو سرت خواهرمم ک اینطوری دلم میخواد سرمو تو چ ...

عزیزدلم چاره ای نداری پیش فامیل شوهرت دست پیش و بگیر بگو نه تورو خدا من تحمل نمیکنم کسی بیاد نظم خونمو بهم بزنه من توخونه خودم راحتم و یواش یواش کارامو میکنم اینجا اون خانوم حرف خوبی زد اگه وضعیت مالیت خوبه از شوهرت بخواه اتاق خصوصی بگیره شب خودش پیشت بمونه و یه هفته هم مرخصی بگیره و تو اون یه هفته یه پرستار بگیر که تنها با پرستار غریبه تو خونه نباشی اون کارای خونه رو انجام بده شوهرتم مواظبت باشه البته مسن شو بگیر...به اطرافیانتم بگو من نمیتونم به مامانم که میاد بگم فلان کارو بکن یا نکن دلم نمیاد ازشون کار بکشم...بااین بهانه که به پرستار راحت تر کاراتو میسپری و دستور میدی پرستاربیار

بخدا هنوز ی جوری حرف میزنه ک بقیه خواهرامم نیان من منظورشو میفهمم 

عزیزم این درس عبرتی واست باشه که آدمایی رو که تو روزای سخت تنهات میذارنو بذاری کنار از زندگیت...تنهایی بکش سختی بکش ولی وقتی مثل مادر و خاهر رفتار نمیکنن قطع رابطه کن میدونم سخته تا بچه دار میشی دوست داری بچه تو ببری،ولی روپای خودت بایست و قدر خودتو بدون تا ناراحتیتو نشون ندی و تو خودت بریزی اونا متوجه رفتار زشتشون نخواهند شد...یبار برو قشنگ گلایه کن و بعدش کات کن

عزیزدلم چاره ای نداری پیش فامیل شوهرت دست پیش و بگیر بگو نه تورو خدا من تحمل نمیکنم کسی بیاد نظم خون ...

دیشب داشتم از حرفای خواهرم گریه میکردم شوهرم گفت ی نفرو تا اون موقع پیدا میکنم بیاد .اخه نمیدونم شما رسم دارین یانه ما تا ده روز کل فامیل دوس اشنا میان خونم باید ازشون پذیرایی کنیم حرف بقیه ادمو دیوونه میکنه میگن ۴ تا خواهر داری چرا نمیان کمک 

دیشب داشتم از حرفای خواهرم گریه میکردم شوهرم گفت ی نفرو تا اون موقع پیدا میکنم بیاد .اخه نمیدونم شما ...

درکت میکنم گلم آره ماهم رسم داریم کل فک و فامیل حتی اونا که رفت وآمد نداریمم میان...خودت اهل کجایی گلم؟

دیشب داشتم از حرفای خواهرم گریه میکردم شوهرم گفت ی نفرو تا اون موقع پیدا میکنم بیاد .اخه نمیدونم شما ...

نگران نباش کمک بگیر از یه نفر و ژست هم بگیر پزشم به فک و فامیلا بده اصلا خودتو نباز بگو نخاستم مادر خواهرم کار کنن

عزیزم این درس عبرتی واست باشه که آدمایی رو که تو روزای سخت تنهات میذارنو بذاری کنار از زندگیت...تنها ...

شاید بگی دوروغ میگه ادم مردن داره. تا سبزی براش پاک کردم خورد  کردم بچه نگه داشتم سر پسرش زایمان کرد میرفتم پیشش کمک میکردم بخدا هرکار بگی کردم براش .ولی بجون بچم پارسال همین موقع سقط کردم یکدومشون نیومدن بگن مردی یا زنده ای  خودم تنها رفتم بیمارستان خودم تنهااومدم برای خودم غذا درس کردم از بالا تا پایین تمیز کردم بااینکه همسایه دیوار ب دیوارمونه .ی چیزی بگی ادم بده میشی دیروز اب پاکی ریختم رو دستش بقیه حرفامم ب خواهر دیگم گفتم بره بهش بگه .دلم میخواد اینقد بچه بیارم دورم شلوغ بشه یادم ازشون نیوفته

نگران نباش کمک بگیر از یه نفر و ژست هم بگیر پزشم به فک و فامیلا بده اصلا خودتو نباز بگو نخاستم مادر ...

من سر زایمان قبلم افسردگی گرفته بودم الانم میترسم اگه کسی نیاد پیشم از دفعه قبل بدتر میشم 

ادم از خواهرش توقع همچین رفتاری نداره

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز