کیا موقع زایمانشون تنها بودن مادر خواهر پیششون نبوده من مادرم مریضه خواهرم دارم ولی دائم میگه کی ۷ روز موقع زایمانت بیاد پیشت. بعضی وقتا شبا خیلی گریه میکنم احساس میکنم هیچ کسو ندارم😢😢
مامان منم بی عاطفه ترینه اصلا حس مادری انگار نداره تاحالا پیش هیچ کس نگفتم اینارو الان دارم تو نی نی ...
کاملا درکت میکنم آدم نمیتونه با این حس کنار بیاد چون من که خودم ی مادرم جونم واسه دخترم درمیره نمیدونم چطور دلشون میاد اوایل ازدواجمون که ما ماشین نداشتیم و هفته ای یبار جمعه ها میرفتیم خونشون شب موقع برگشت بابام بلند میشد مارو برسونه خونه که نصفهشب دنبال تاکسی وآژانس نگردیم همینکه بابام بلند میشد مامانم یولشکی دور از چشم شوهرم به بابام چشم و ابرو میومد اخم و تخم میکرد که مثلا نرسونشون خودشون برن یا هروقت با خاهرم که ۳ سال ازم کوچیکتره دعوام میشد بخاطرش زنگ میزد هرچی از دهنش درمیومد بهم میگف در حالیکه خاهرم نوجوون بود و من متاهل و مادرم شعور نداشت که دخالت نکنه چون بلخره ماخواهریم آشتی میکنیم ولی حرفای مامانم هیچوقت یادم نمیره...حالا خودش فکر میکنه که دلسوزترین مادردنیا و ساده دل ترین و صافترین بنده ی خداست😐خیلی ادعای آدم خوب بودن داره...تا یه کمکی میکنه به اسم راهنمایی کردن هزار بار منتشو میزنه که من بخاطرتون فلان کارو کردم که شماخودتونم فلانجور رفتارکنین
نمیدونم خواهر درد دلمو ب کی بگم ب شوهر بگم فردا میکوبه تو سرت خواهرمم ک اینطوری دلم میخواد سرمو تو چ ...
عزیزدلم چاره ای نداری پیش فامیل شوهرت دست پیش و بگیر بگو نه تورو خدا من تحمل نمیکنم کسی بیاد نظم خونمو بهم بزنه من توخونه خودم راحتم و یواش یواش کارامو میکنم اینجا اون خانوم حرف خوبی زد اگه وضعیت مالیت خوبه از شوهرت بخواه اتاق خصوصی بگیره شب خودش پیشت بمونه و یه هفته هم مرخصی بگیره و تو اون یه هفته یه پرستار بگیر که تنها با پرستار غریبه تو خونه نباشی اون کارای خونه رو انجام بده شوهرتم مواظبت باشه البته مسن شو بگیر...به اطرافیانتم بگو من نمیتونم به مامانم که میاد بگم فلان کارو بکن یا نکن دلم نمیاد ازشون کار بکشم...بااین بهانه که به پرستار راحت تر کاراتو میسپری و دستور میدی پرستاربیار
بخدا هنوز ی جوری حرف میزنه ک بقیه خواهرامم نیان من منظورشو میفهمم
عزیزم این درس عبرتی واست باشه که آدمایی رو که تو روزای سخت تنهات میذارنو بذاری کنار از زندگیت...تنهایی بکش سختی بکش ولی وقتی مثل مادر و خاهر رفتار نمیکنن قطع رابطه کن میدونم سخته تا بچه دار میشی دوست داری بچه تو ببری،ولی روپای خودت بایست و قدر خودتو بدون تا ناراحتیتو نشون ندی و تو خودت بریزی اونا متوجه رفتار زشتشون نخواهند شد...یبار برو قشنگ گلایه کن و بعدش کات کن
عزیزدلم چاره ای نداری پیش فامیل شوهرت دست پیش و بگیر بگو نه تورو خدا من تحمل نمیکنم کسی بیاد نظم خون ...
دیشب داشتم از حرفای خواهرم گریه میکردم شوهرم گفت ی نفرو تا اون موقع پیدا میکنم بیاد .اخه نمیدونم شما رسم دارین یانه ما تا ده روز کل فامیل دوس اشنا میان خونم باید ازشون پذیرایی کنیم حرف بقیه ادمو دیوونه میکنه میگن ۴ تا خواهر داری چرا نمیان کمک