بچه ها امشب دعوامون شد باز .دستشو برد بالا منم گفتم بزن چرا میترسی .تو که فقط نسبت به من همین برتری رو داری .یه هو اونقد محکم زد تو گوشم به قرآن چشمام سیاه شد .ازش بیزارم .فک کنم پرده گوشم پاره شده .الهی که از زندگیش خیر نبینه
اینقد شخصیت من و جلو بچه هام خرد کرد ازش متنفرم .گوشم درد میکنه