میمونم و زنو کنار میکشم ولی پارتنرم رو هم میذارم کنار
روزی سگی داشت در چمن علف میخورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف میخوری؟! سگی که علف میخورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف میخوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف میخوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش... #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
من نه کنار میکشم نه میجنگم اگه کنار بکشم که جا واسه اونا باز میشه و راحت میشن دوم اگه بجنگم برای کسی مبجنگم که ارزششو داشته باشه وگرنه کسی که بهم خیانت کنه یعنی منو نمیخواد پس چرا به اجبار خودمو کوچیک کنم ویمونم از زندگیم با بیخیالی مطلق لذت میبرم😁
کاش که همسایه ی ما میشدی هرروز میدیدمت انقدر دلم برات نمیتنگولید😭😭😭😭😭