دوست صمیمیم دیروز واسم تعریف کرد که یکسال پیش تو فضای مجازی با چنتا پسر چت میکرده و در ارتباط بوده اما فقط پشت تلفن هیچ ارتباط حضوری ای نداشته باهاشون شوهرش پارسال فهمیده ولی آبروشو نبرده ولی میگه خیلی باهام سرد شده دوستم عقد کردس ۳ ساله میگه قبلا هرروز پیش هم بودیم و نزدیکی الان شده دوهفته ای دوبار همو دیدن و یکبار رابطه سنش کمه ۱۸ سالشه شوهرش ۲۵ خیلی پشیمونه و میگه بچگی کردم حالیم نبوده ولی شوهره نمیتونه مثل قبل بشه باهاش میگه شوهرم میگه طلاق نمیدم شاید چن وقت دیگه اوضاعمون بهتر شد شاید بدتر ولی اگه طاقت نداری منتظر بمونی برو طلاق بگیر دوستمم خیلی عاشق شوهرشه از رو بچگی و نادونی اونکارو کرده یکساله که میگه نگاهم ب کسی نکردم و تو به و دعا و نذر و نیاز میکنه میگه شوهرم دیگه ن حرف میزنه بام مگر اینکه من سر حرفو باز کنم نه علاقمو میبینه نه گریمو میگه گریه سلاح زنه
دوستم میگه میدونم ازم متنفر شده و دیگه بام خوب تمیشه ولی ب نظر من اگه دوسش نداشت ولش میکرد آبروشم میبرد مگه نه؟؟
جدیدا مادر پسر و دخترم از قضیه بو بردن دخکره دیده سمج شدن بهشون گفته ک کمکش کنن حتی مادرشوهرشم میگه طلاق نگیرید ب دوستم گفته ک با پسرش حرف میزنه ک بهتر شه ب نظرتون دوستم چیکار کنه ؟؟؟ فقط خواهشا نصیحتش نکنید الانم پیشم نشسته خودش میدونه اشتباه کرده و پشیمونه البته اینطور ک میگه قبلشم مشکل داشتن ولی الان خودشم میگه نمیتونه حرفی بزنه چون میزارن پای توجیح کار زشتش