2777
2789

یکیش از بس وول میخورد زیر پام حواسم نبود لهش کردم تا مدت ها حس قاتل بودن داشتم😐😣.

.یه پسر دایی وحشی داشتم سرشونو میکند خیلی روانی بود

.

.

یه خاله تپلم داشتم رو چند تاش نشست پرس شدن😨.

.

بگم  هنوز؟

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

خدا منو ببخشه 

من گلولشون میکردم و مثه توپ شوتشون میکردم🤦‍♀️

ننه ....! هرچی بدبختی کشیدیم گفتی "حکمت خداس "          ببین ننه.....          نیشونی این حکمت و بده برم در خونش           بگم د لامصب مشکلت با من چیه اخه...😢                     خداجون خودت نگهدار پسرم و همسر عزیزم باش❤               درسته گاهی از دست شوهر جان عصبیم و تو تاپیکا راجبش بد میحرفم ولی خو دنیامه❤                        پسملی هم که بحثش جداس تاج سرمه👑👑

یادمه خیلی کوچیک بودم یکی دوتاشونو از بالا پشت بوم انداختم پایین ،هرچی مامانم میگفت چکارشون کردی میگفتم بال دراوردن رفتن😑😐مامانم پیداشون کرد زنده بودن هنوز😐😑

با نظرم مخالفی ریپلای نکن 🙄🙄🙄

بیحال شده بود داشت میمرد رنگش سبز بود برش داشتم بردمش تو کوچه تو باغچه ی چاله کندم خاکش کردم صدای جیک جیکش از زیر خاک میومد😭😭😭😭میدونم‌منتظرمه اون دنیا دهنمو سرویس کنه چون چند بار خوابشو دیدم😫بخدا بچه بودم عقلم کامل نبود😭

دیررر اووومدی نخاااااا زوووود برووو 📿

باابرنگ رنگشون میکردم .یکم اکلیل می ریختم رو سرو کلشون....گرون تر به بچه های کوچه میفروختم..از بچگی مخ اقتصادی داشتم

من مادرم و هر دم دردی ز من زاده می شود.....و این کودک که در جای جای من جان گرفته....و با بطن سرد من خو گرفته...هردم خون مرا می مکد...و استخوان بودن مرا می جود...ودر من زاده می شود....من مادرم و می دانم شکست ضمیر نور چه دردی دارد...و چکیدن میل غزل ار سرانگشتانم چه وزنی دارد...ولی حیف که افتاب مرده است...و اینه چه پوج ز انعکاسی دگر بارور است.....من در عمق پوچ لحظه ها مادرم...زمانی که سکوت از صدای اشک هایم می چکید...و بوسه های پوسیده از لبانم می گریخت...فقط لحظه ها می دانستند که نگاهم ویران خواهد شد...من مادرم و لالایی هایم رفته است...تو بگو چند وقت است مرده ام؟ چند وقت است کودکم در گور خفته است؟

رفتم عمومو از خواب بیدار کنم خواستم اذیتش کنم جوجه رو گذاشتم رو بازوش اعصابش خورد شد کوبیدتش به دیوار. جوجه مرد😕

خانوادم بهم میگن کجایی پس هیچوقت خونه نیستی/دوستام میگن کجایی پس هیچوقت نیستی/فامیلا همش میگن نیستی هیچوقت کجایی پس/من واقعا کجام پس؟!🤔             خواهشا یکی پیدام کنه بذاره سر جام😄

یه دوستی داشتم تو دبیرستان  تعریف میکرد؛

( تو بچگی ش ) ازین جوجه ها داشته و هر روز  با هم  می نشستن و کارتون می دیدن ،  جوجه رو میذاشته رو پاش 

یه روز  برمیگرده ب جوجه ش میگه ؛  چرا تو همیشه بشینی رو پای من ؟   این دفعه من میشینم  رو پات 😅

فرداش جوجه ش می میره 🤦🏻‍♀️

ماه هاست دنیا دارد ضدعفونی می شود                                                       گویی مهمان ویژه ای  در راه است ....
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز