شوهرم برعکس بقیه اس میگم طلاهام روبفروشم نمیزاره
ماخانواده هامون همه ازشهر♥️هستند ولی به خاطرشغل شوهرم بایدبریم شهر💜زندگی کنیم که فاصله اش 2ساعته ازشهر❤️وقراره 13سال دیگه برای زندگی بریم شهر❤️وچون رشداقتصادی وفروش اون خونه های اون شهر♥️بهتره
براهمین خونه ام شهر♥️خریدم
الان بایدبرم شهر💜مستاجرباشم به شوهرم میگمبزارطلاهامروبفروشم اونجاخونه بخریم مستاجرنباشیم نمیزاره
میگه طلاهات حیفه