2777
2789
عنوان

کی مامان خوبیه بیاد 😊؟

| مشاهده متن کامل بحث + 548 بازدید | 113 پست
من ۴ ماه زایمان کردم تاااازه حال روحیم بهتر شد یاد اوایل زایمان میوفتم دیگ دلم نمیخاد بچه بیارم خیلی ...

منم 😣

فقط 15 هفته و 5 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
مورد علاقه هام:یوگاو مدیتیشن🧘‍♀️کتاب📚کوهنوردی🏔پیاده روی با ی دوست👭صدای هو هوی بادوبارون و رعد وبرق🌩🌧طبیعت بعداز زدن بارون🏕طلوع و غروب خورشید🌄🌅صدای جغد و کلاغ و جیرجیرک و پارس سگ و صدای الاغ و زنگوله ی گله🦗🐩🦉🐦‍⬛بوی گل و چمن و درخت🌹🌳بوی قهوه☕️راه رفتن بدون کفش وجوراب روی چمن🦶🦶دلخوشیا کم نیستن کافیه با دقت بهشون فکر کنیم و اهمیت بدیم و ببینیم🧚‍♀️

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

اِ وای عمه خانوم😹

😆😆😆😆

وقتی بمیرم هیچ اتفاقی نخواهد افتاد...نه جایی بخاطرم تعطیل میشود...نه در اخبار حرفی زده میشود...نه خیابانی بسته میشود...و نه در تقویم خطی به اسمم نوشته میشود...تنها موهای مادرم کمی سپید تر میشود...پسرم تنهاتر...💙و پدرم کمی شکسته تر...اقواممان چندروز آسوده از کار...دوستانم بعد از خاکسباری موقع خوردن کباب  آرام آرام خنده هایشان شروع میشود...راستی عشق قدیمم را بگو اوهم باخنده هایش در آغوش دیگری،مراازیاد میبرد...!من تنها فقط گورکنی را خسته میکنم...ومداحی که الکی از خوبی های نداشته ام میگوید🙃 و اشک تمساح میریزد...و من میمانم و گورستان سرد و تاریک و غم همیشگی ام که همراهم میماند...من میمانمو و خدا،💗بااحساس خجالتی که ای مهربان چرا همیشه مرا از تو و دینت ترسانده اند...🙁
من سه تابچه دارم یه دوقلویه تکی تکیه 1سال2ماه و5روزاختلاف سنی داره بادوقلوهام نه مستخدم دارم نه پرست ...

شما بایدبگی چیکارمیکنی منکه فقط به نی نی شیرمیدم عوضش میکنم بازی میکنم باهم میخابیم دوباره روز از نو 

دقیقا  منم تاالان داشتم کارامو میکردم  نیمی از ناهار فردا رو اماده کردم چون میدونم باواین ...

خیلی حالم بده زده گوشی باباشو ناکار کرده اونم منو دعوا کرد تا یه قاشق غذا براش بردارم گوشی رو خراب کرد

(ازتون یه خواهشی دارم از شمایی که امضامو میخونی...مادری یا خانوم خونه یا شاغل و یا همه اینا... لطفا موقعی که تو خونه مشغول کاری، اگه شیشه مربا تموم شد ،اگه جعبه مقوایی پیتزا و شیرینی خالی شد ،اگه شامپو تموم شد،قوطی شیر خشک دلبندت خالی شد،شيشه خيارشور و سس و آب معدنی و بطری آب میوه تموم شد،اگه خواستی اسباب بازی شکسته يا هرچیز پلاستیکی يا مقوايي يا فلزي و شيشه اي دور بندازی...یه کیسه پلاستیکی بزرگ بزار دم در هرموقع یکی از اینا تموم شدن لطف کن بندازش داخل اون کیسه و وقتی پر شد سرشو گره بزن، یا بندازش ظرف زباله یا ازش آویزون کن.میدونی چقد اجر کارت میشه؟؟ هم در حق طبیعت و هم در حق اون انسان زباله گردی که ضایعات بازیافتی خشك جمع میکنه لطف بزرگی میکنی و میدونم که پاداش این کار خوبت یه جایی به خودت برمیگرده 🙏🙏💚💚💚)اسم اين كار تفكيك زباله خشك در مبدا است كه در اكثريت كشورهاي اروپايي و جهان اول انجام ميشه
 شما هم ؟ من همش فکر میکردم فقط منم ک لذت نمیبرم خیلی عداب وجدان دارم 

دقیقامنم 😔بمیرم براش

فقط 15 هفته و 5 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
مورد علاقه هام:یوگاو مدیتیشن🧘‍♀️کتاب📚کوهنوردی🏔پیاده روی با ی دوست👭صدای هو هوی بادوبارون و رعد وبرق🌩🌧طبیعت بعداز زدن بارون🏕طلوع و غروب خورشید🌄🌅صدای جغد و کلاغ و جیرجیرک و پارس سگ و صدای الاغ و زنگوله ی گله🦗🐩🦉🐦‍⬛بوی گل و چمن و درخت🌹🌳بوی قهوه☕️راه رفتن بدون کفش وجوراب روی چمن🦶🦶دلخوشیا کم نیستن کافیه با دقت بهشون فکر کنیم و اهمیت بدیم و ببینیم🧚‍♀️
من ی وقتا بعد کارام ۴صب میرفتم‌حموم تازه...نمیدونم چرا خسته نبودم از بیخوابی.البته بچم اروم بود ولی ...

پس بین مامانا طبیعیه فک کردم فقط خودمم ک تاداین موقع کار میکنم 😆

وقتی بمیرم هیچ اتفاقی نخواهد افتاد...نه جایی بخاطرم تعطیل میشود...نه در اخبار حرفی زده میشود...نه خیابانی بسته میشود...و نه در تقویم خطی به اسمم نوشته میشود...تنها موهای مادرم کمی سپید تر میشود...پسرم تنهاتر...💙و پدرم کمی شکسته تر...اقواممان چندروز آسوده از کار...دوستانم بعد از خاکسباری موقع خوردن کباب  آرام آرام خنده هایشان شروع میشود...راستی عشق قدیمم را بگو اوهم باخنده هایش در آغوش دیگری،مراازیاد میبرد...!من تنها فقط گورکنی را خسته میکنم...ومداحی که الکی از خوبی های نداشته ام میگوید🙃 و اشک تمساح میریزد...و من میمانم و گورستان سرد و تاریک و غم همیشگی ام که همراهم میماند...من میمانمو و خدا،💗بااحساس خجالتی که ای مهربان چرا همیشه مرا از تو و دینت ترسانده اند...🙁
من سه تابچه دارم یه دوقلویه تکی تکیه 1سال2ماه و5روزاختلاف سنی داره بادوقلوهام نه مستخدم دارم نه پرست ...

فکر کنم بگی سه قلو دارم بهتره😁😍 خدا حفظشون کنه فسقلیارو😍😘

🖤

عنوانت رو دیدم گریه م گرفت  به خدا منم مامان خوبی میشدم 😢

عزیزم درسته که بچه دار شدن حس شیرینیه

اما بخدا همینجوری هم میتونی از زندگی لذت ببری

مامانای دیگع میدونن چی میگم بخدااااا به کللل باید خودتو فراموش کنی گاهی وقت نمی کنی دستشویی بری حتی.تربیت کردن بچه واااقعا مشکله

بخدا من الان آرزوومه فقط بتونم دراز بکشم جلوی تلویزیون بی دعدغه یه فیلم ببینم

یا بتونم برم بیرون قدم بزنم


عزیزم درسته که بچه دار شدن حس شیرینیه اما بخدا همینجوری هم میتونی از زندگی لذت ببری مامانای دیگع م ...

منم مثل زندانیا شدم 

فقط 15 هفته و 5 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
مورد علاقه هام:یوگاو مدیتیشن🧘‍♀️کتاب📚کوهنوردی🏔پیاده روی با ی دوست👭صدای هو هوی بادوبارون و رعد وبرق🌩🌧طبیعت بعداز زدن بارون🏕طلوع و غروب خورشید🌄🌅صدای جغد و کلاغ و جیرجیرک و پارس سگ و صدای الاغ و زنگوله ی گله🦗🐩🦉🐦‍⬛بوی گل و چمن و درخت🌹🌳بوی قهوه☕️راه رفتن بدون کفش وجوراب روی چمن🦶🦶دلخوشیا کم نیستن کافیه با دقت بهشون فکر کنیم و اهمیت بدیم و ببینیم🧚‍♀️
عزیزم درسته که بچه دار شدن حس شیرینیه اما بخدا همینجوری هم میتونی از زندگی لذت ببری مامانای دیگع م ...

چرا هرچی میگیم متوجه نمیشن؟  چرا هرچی به من از سختیاش میگفتن متوجه نمیشدم و بازم حرف خودمو میزدم؟  دلم میخواد بزنم تو سرم از عصبانیت و خستگی

🖤

پس بین مامانا طبیعیه فک کردم فقط خودمم ک تاداین موقع کار میکنم 😆


ن بابا الان بچم دو سال و ۵ماهشه.چن روزه بد میخوابه .الانم رو پامه تازه خوابش برده.منو تو خواب بیدار کرده پاشو بَبَخ کن(بغل کن).خوشبحال نوزادیش والا

خیلی حالم بده زده گوشی باباشو ناکار کرده اونم منو دعوا کرد تا یه قاشق غذا براش بردارم گوشی رو خراب ک ...

ول کن بابا بیخیال فداسرت حالا اون یچیز گفته اوقاتتو تلخ نکن اصن

وقتی بمیرم هیچ اتفاقی نخواهد افتاد...نه جایی بخاطرم تعطیل میشود...نه در اخبار حرفی زده میشود...نه خیابانی بسته میشود...و نه در تقویم خطی به اسمم نوشته میشود...تنها موهای مادرم کمی سپید تر میشود...پسرم تنهاتر...💙و پدرم کمی شکسته تر...اقواممان چندروز آسوده از کار...دوستانم بعد از خاکسباری موقع خوردن کباب  آرام آرام خنده هایشان شروع میشود...راستی عشق قدیمم را بگو اوهم باخنده هایش در آغوش دیگری،مراازیاد میبرد...!من تنها فقط گورکنی را خسته میکنم...ومداحی که الکی از خوبی های نداشته ام میگوید🙃 و اشک تمساح میریزد...و من میمانم و گورستان سرد و تاریک و غم همیشگی ام که همراهم میماند...من میمانمو و خدا،💗بااحساس خجالتی که ای مهربان چرا همیشه مرا از تو و دینت ترسانده اند...🙁
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز