سلام دوستان.
وقتتون بخیر.
بچه یه مسئله ای خیلی حالمو گرفته و ذهنم رو مشغول کرده
شوهرم خیلی آدم خوب و سر به راه و خانواده دوست و اهل زندگی
دوتا بچه داریم با عشق ازدواج کردیم.
موقعیت همسرم و زندگیم همه جوره زبون زد تو فامیل.
یجورایی میشه گفت شوهرم بچه خوبه و خاصِ فامیل بود. چه تحصیلی چه اخلاقی و محجوبیش.
دختر خاله اش متولد 69 اونم ازدواج کرده قبل از ازدواج ما 2 تا هم بچه داره.
خیلی مومن و با اصلاح محجبه است.
خانواده همسرم تقریبا همه این مدلی هستن
وقتی ازدواج کردیم خواهرشوهرم گفت از الان بهت میگم آشنا باشی با یکسری حرف و حدیث که میشنوی.
به دل نگیری یا اهمیت ندی.
مثلا دخترا فامیل خیلی دلشون میخواست زن علی بشن و...
دختر خاله ام میرفت مراسم و سفره و دعا. یجا گفته بود من عاشق پسرخاله ام هستم کاش منو انتخاب میکرد. خیلی دوستش دارم و این حرفا....
اما از اونجایی که اصلا فاز شوهر من با اون یکی نیست خودشم میدونسته احتمالش خیلی کمه.
خلاصه قسمت اون کس دیگه شد و قسمت شوهر منم که من شدم.
اما الان مدتیه که به رفتارا و حرفا این دختره شک دارم